کتاب خوب شروع شد ، ولی تا پایان کار همین طور ضعیف و ضعیف تر میشد.
خیلی از داستانها جای کار داشت ، « جا فرخی » می تونست خیلی تاثیر گذار تر از این باشه.
با توجه به شروع خوبش ، همون اوایل خوندنم گشتم تا کتابهای دیگه از ایشون پیدا کنم ، و یکی دیگه رو هم دیدم و نظرات اون کتاب رو خوندم . اما متاسفانه با نظرات بسیار منفی ای مواجه شدم که میگفتن چنین انتظاری از این نویسنده نداشتن و این کتاب خیلی قوی تر بود‌
الان با توجه به اینکه همین کتاب هم نتونست منو جذب کنه، اونو شروع نمی کنم.
امیدوارم در جایگاه طنز ، داستان های نسبتا واقعی و خوبی رو ارائه بدین.
        

          جلد کتاب عکس دیگری است.
زمانی برای خاندان فخر ملکی خنده نوشت های سحر شریف نیک است که در روزهای شلوغ و پلوغ زندگیم با ذهنی درهم و برهم به تورم خورد.
زمانی برای انقراض خاندانِ فخرِ ملکی شامل چند داستان کوتاه با راویانی از جنس مونث است که همه مجردند و در شرف ازدواج. دمِ بختانی که گاهی درصدد چشم و هم چشمی های مکرر در کوچه پس کوچه های کتاب، روزگار می‌گذرانند که ته همه‌ی داستانک ها به بوق ممتد ماشین عروس ختم می‌شود. 

با بعضی داستانک های بامزه اش از خنده ریسه رفتم، جوری که تمام پنجره ها را بستم و ترسیدم همسایه‌ها فکر کنند دیوانه شده ام. 
از بعضی دیگر اما سرسری گذشتم و خنده ام ته گلویم ماسید. بعضی از داستانهایش از نظر محتوایی بی مایه بودند و نویسنده درصدد بود که بامزه‌شان کند اما مزه دار نشده بودند و من هم دست روی دست نگذاشتم و سریع از رویشان رد شدم؛ به قول نویسنده‌ی کتاب:
" لا به لای خط هایی که می خوانید خنده را کمی نوشته ام اگر یک جاهایی هم مزه اش کم بود عیب ندارد؛ قند و نمک زیادی برای سلامتی کلیه‌ی ابنا بشر مضر است."

اما بعضی دیگر از داستانهایش مثل داستان "برخورد با خارج از نوع سوم" خیلی نمکین بود.
این کتاب اگر هیچ هم به من اضافه نکرده باشد لااقل نگاه جدی‌ام را به زندگی طنزآمیز و نمکین کرد.
در کل برای روزهای ملال آورتان این کتاب شاید نمک دیدگانتان شود.
نمره ام 8ونیم از 10.


        

          عکس جلد و توضیحات اشتباهه
اولین کتاب طنزی که خوندم
خیلی دوستش داشتم و با کتاب خندیدم
داستان‌های خیلی شیرین و ساده‌ای داشت
        

          شاید به عنوان کتاب طنز خیلی بانمک نبود و رفته رفته  داستان ها افت پیدا کردند.
اما خب برای تفریح و استراحت بین روز و عوض کردن حال و حوصله ، خوندنش خوب بود. 
من از این داستانا بیشتر خوشم اومد:
_پذیرایی در خوابگاه 
_من شاگرد اولم
_ دو تا و نصفی تفنگدار 

        

          به نام او...
تصویر جلد کتاب اشتباه است و ننه نامه جلد کتاب دیگری است از خانم شریف نیک با همین عنوان 
خاندان فخر ملکی جلد دیگری دارد