بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

داستانهای شکسپیر: رویای نیم شب تابستان

داستانهای شکسپیر: رویای نیم شب تابستان

داستانهای شکسپیر: رویای نیم شب تابستان

چارلز لمب و 3 نفر دیگر
3.6
9 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

23

خواهم خواند

9

انتشارات دبیر منتشر کرد خانم مری لمب را به سبب درک عمیقش از تحولات زبان و آگاهی بر ورود واژگان جدید و مرگ واژگان کهنه و منسوخ می ستایم. او قریب به صد و پنجاه سال بعد از شکسپیر به روشنی دریافت که دیگر آن ساختار کلامی و آن زبان فخیمی که شکسپیر در نمایشنامه ها و داستان هایش به کار گرفته تا قابل فهم برای امروزیان نیست و نیز آن چنان زبان زیر و رو شده و آن چنان تغییراتی را پذیرا شده که ادبیات شکسپیری صرفا مناسب برای تاریخ ادبیات است... .

یادداشت‌های مرتبط به داستانهای شکسپیر: رویای نیم شب تابستان

            این نمایشنامه که به گفته منتقدان به خاطر اینکه از لحاظ زمانی نسبت به بقیه آثارش متقدمه "نخستین شاهکار" شکسپیر شمرده میشه در ۱۸۵ صفحه توسط مسعود فرزاد ترجمه شده. 
"پیشگفتار" و بخشی تحت عنوان "بعضی از آراء شکسپرشناسان" که در ابتدای کتاب آمده به درک و آشنایی بیشتر نسبت به/با این نمایشنامه کمک می‌‌کنه. همچنین در انتهای کتاب توضیحاتی اسطوره‌ای_زبانشناسی توسط مترجم ایراد شده که واقعا جذاب و کمک کننده است.
این نمایشنامه متن روان، زیبا و ساده‌ای داره و خوندنش لذت‌بخشه. چنانچه در مقدمه اومده در مورد عشق و تضاد عقل و عشق و تا حدودی هجو نمایش‌های اون دورانه. 
چندتا نکته:
_ خوب بود که میشد توضیحاتی که_در مورد هر اصطلاح یا جمله‌ای_ اومده به جای اینکه آخر کتاب بیاد توی پی نوشت اون صفحه باشه ولی اینکه حالا به سبب زیاد بودنشون یا هرچیز دیگه‌ای همشون در بخش پایانی کتاب آورده شدن چیز عجیبی نیست و توی کتابای تصحیح شده ادبیات کلاسیک توضیحاتش آخر کتاب میان ولی چیزی که هست اینه که باید برای هر موردی که قراره توضیحاتی براش بیاد یه شماره کوچیک سمت چپ بالاش زده بشه تا مخاطب راحت‌تر بتونه توضیحات رو دنبال کنه. توی قسمت پایانی این کتاب در کنار توضیحات شماره صفحه زده شده بود ولی اینکه کجای اون صفحه است نه و این باعث میشد آدم تمرکز نداشته باشه موقع خوندن و هی بخواد آخر کتابو چک کنه ببینه کجاش قراره توضیحات اضافه داشته باشه.
 _ ویراستاری این کتاب خیلی بد بود یه سری جاها نمی‌دونم برطبق چه دستوری از یه سری علائم نگارشی استفاده شده بود. برای مثال جاهایی که لازم نبود ویرگول، نقطه ویرگول و ... اومده بود.
_ ۵ درصد از توضیحات پایانی توضیح واضحات بود که قابل چشم‌پوشیه.

با اینحال من این کتاب رو دوست داشتم و از این ترجمه راضیم. اینکه اینقدر به ترجمه، توضیحاتی که در مورد اسطوره‌ها و باور عوام از مآخد مختلف نقل کرده و احتمالا خواننده عام ممکنه ۹۰ درصدشون رو ندونه و همین به فهم بیشتر متن کمک می‌کنه و حتی ریزه‌کاری‌هایی مثل دقت به صنایع ادبی که باعث میشه هرچه بیشتر به متن اصلی مقید بوده باشه قابل قدردانیه. آقای فرزاد مچکرم ^_^
          
            سلام
(رویا در شب نیمه تابستان) اسمی بود که از آغاز خواندن نمایشنامه فکر من را درگیر کرده بود که چرا باید این اثر به این نام خوانده شود‌؟
این اثر جزو اولین آثار شکسپیر خوانده می‌شود، که در دهه سوم زندگی‌اش آن را نوشته است، این اثر نسبت به آثار دیگر شکسپیر همان‌طور که مترجم بیان نمودند داستان ساده‌تری دارد به لحاظ فهم کلیات برای خوانندگان و بینندگان تئاتر آن اما بر طبق اطلاعاتی که مترجم در پیوست ارائه می‌دهد میفهمیم که نویسنده حتی برای اثر کوچک خودش هم ارزش قائل بوده.
داستان کتاب حول محور عشق و پریان بیان می‌گردد برعکس فرهنگ ادبیاتمان که پری‌ها را رند و گریزان از انسان به نقش درمی‌آورد در ادبیات شکسپیر پریان  و خدای کوپید(خدای عشق یونانیان) دوستدار بشر بیان می‌شوند، داستانی زیبا همراه با طنزی کوچک به خواننده می‌قبولاند که حتی خطای کوچکی همچون قرار دادن گلبرگ زیبا و کوچکی چگونه می‌تواند بر یک زوج اسطوره همچون فرهاد و شیرین ما، تغییراتی بوجود بیاورد که پایانش در همه حال بر وفق مراد قلب عاشق است.
علت نامگذاری نام اثر را در پایان خوانش پیوست متوجه شدم شاید از نظر شکسپیر عشق ، گلبرگی در دستان بوک(شخصیت داخل اثر) است که همراه برگ‌های جنگل حرکت می‌کند و یا میوه‌ای باشد در تابستان تنهایی دل و روح شخص.