سیاه مشقسیاه مشقهوشنگ ابتهاج4.519 نفر |4 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن2خواندهام32خواهم خواند15توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرزمان قرعه نو می زند به نام شما خوشا شما که جهان می رود به کام شما درین هوا چه نفس ها پر آتش است و خوش است که بوی عود دل ماست در مشام شما تنور سینه سوزان ما به یاد آرید کز آتش دل ما پخته گشت خام شما ...یادداشتهای مرتبط به سیاه مشقعلی رضا محبی1402/04/24 تجربهی خوبی بود، خواندنِ یک دیوان از اول تا آخر. گرچه که لذتبخشیاش به اندازهی مطالعههای ناخنکزدنی نبود. راضیام از مطالعهام. به گمانم از "تاسیان" بیشتر خوشم بیاید. 01باران خاکسار1402/10/18 پیرمرد چشم ما بود ... هر موقع برداشته میشه و تیکه های مورد نیاز خونده میشن دوباره:)💌 00میم مهرابی1401/09/11 همیشه دو جلدِ "سیاهمشق" و "تاسیان" با اون طراحی جلدخاص و کاغذهای کرافتی که انگار یکلیوان قهوه قجری رویشان ریختهباشی، توجهم رو جلب میکرد. اینکه چجور شد قلاب ما کشیده شد بهطرف زندهیاد سایه، اللهاعلم! اما همین قدر میدونم که از کتابخونه برادرم که سالهای اول دانشجویش خریده بود( اگر نشر کارنامه همتی کرد و تلاشی برای تجدید چاپ، شما هم بخرید!) امانت گرفتم و شروع کردم. الان که فکر میکنم متوجه جادوی نهفته توی برگبرگ "سیاهمشق" نشدم که چجور تونست بشه همدمِ روزهای درازی از زندگیم!. انسی که قبلا با شعرهای ابتهاج توی موسیقیهای امثال شجریانها و معتمدیها و قربانیها داشتم، بیشتر از قبل شد، یکجورایی شبیه به زندگی در اتمسفر خاصِ شعری. .... راستش دارم دستبهسرتون میکنم، که چیزی گفته باشم. این لقمهی چربونرمِ لامذهب رو میتابونم!. هرجا که پیداش کردید، پیش خودتون بذارید. اونقدرها دمِدست که بشه همنشینِ روزها و شبها و ساعتهاتون.... . 017محمدامین اکبری1400/11/27 به نام او موردِ عجیبِ آقایِ سایه امیرهوشنگ ابتهاج در بین همنسلان و همسالانِ خود وضعیت استثنائی دارد هم از اولین شاگردانِ نیما است و هم عمیقاً دلسپرده قالبهایِ کلاسیکِ شعر فارسی خصوصاً غزل است در این زمینه شاید تنها با مهدی اخوانثالث قابل قیاس باشد، البته باز هم نه به صورت کامل چرا که هیچ یک از سرودههایِ کلاسیک ابتهاج از سر تفنن و طبع آزمایی سروده نشده است و سایه در هرکدام مقصود و هدفی را مورد نظر داشته است به همین دلیل هم است که هم تعداد اشعارِ سایه از دیگران کمتر است و هم غزلسرایی او پایهگذارِ دگردیسی غزل فارسی شده است. (اخوان با قوالب کلاسیک نه چنین کاری کرد و نه چنین داعیهای داشت) به جرات میتوان گفت تمام اشعار سایه در همه قوالب خواندنیست و بسیار کم پیش آمده است که او از استانداردهای خود حتی اندکی کوتاه بیاید و این نکته هم او را تافته جدابافتهای در شعر معاصر کرده است، البته این به آن معنا نیست که شعرهای سایه هم در اوج است یا این نکته سبب شده است که او شاعر برتری نسبت به دیگران باشد، نه! دیوان او از حشو و زواید مبرّا است، به عبارتی شعرهای نسروده و یا منتشر نکرده سایه بیشتر از شعرهاییست که اکنون در اختیار ما قرار دارد و اما نکته آخر اینکه با دقت در اشعارِ سایه و برخی از شاعران همنسلش مثل مشیری و نادرپور میبینیم که از لحاظ موضوعی و مضمونی تفاوت خاصی بین اشعار اینان نیست، اشعار این شاعران غالباً در دسته اشعار عاشقانه و رمانتیک قرار میگیرد. ولی چه میشود که اشعار سایه هنوز خواننده دارد ولی آن اشعار آن افراد جز معدودی از مخاطبین عام دیگر طرفداری ندارد؟ به نظر من مهمترین دلیلش همین پاکیزهگویی است، مولفهای که سبب شده زبان و بیان شعرهای او قرص و محکم باشد و نتوان خللی به آن وارد کرد. البته دلایل دیگری هم مانند اینکه او غزلسرایی را برگزید هم است ولی خب توجه داشته باشید شعرهای نو او نیز هنوز خواندنیست ولی آن دیگران به جز معدودی، شعر خواندنی ندارند. به هر رو نود و یکمین سالگرد میلاد این شاعر بزرگ مبارک باد و دیرزیاد آن بزرگوار خداوند 07