داستانی بلند در مورد بخشی از زندگی شهید مدرس که از به هم پیوستن داستان های کوتاه کوتاه تشکیل شده است
این کتاب که بیشتر مناسب نوجوانان است، به دورانی پرداخته که رضا خان به کمک انگلیس در اواخر دوران قاجاریه کم کم به قدرت میرسد و تلاش میکند تا قاجاریه را منقرض کند
وما شاهد تلاش های شهید مدرس علیه او هستیم
          

            مــدرس هنــوز وارد  مجلــس نشــده بــود کــه یک دفعــه برگشــت و جمعیــت را نــگاه کــرد. ناگهــان  فریــاد کشــید: «مــرده بــاد ســردار ســپه ! زنــده بــاد خــودم !»

نام آیت الله مدرس را بارها در کتب درسی دیده بودم و تنها ویژگی خاصی که از ایشان به یاد داشتم جسارت و نترسی ایشان در دفاع از ارزش هایی که به آن معتقد بود.
اولین کتابی بود که درباره ایشان میخواندم.
سیر کتاب ساده،روان و جذاب بود.با این که از زندگی خانوادگی ایشان صحبت خاصی نکرده بود و فضای داستان مربوط به جو سیاسی آن دوران بود،ولی با شوق به پایان رساندم.ویژگی مثبت دیگرش خلاصه وار بیان کردن وقایع بود.