جزئیات فعالیت
فریبا محمدکریمی تا صفحۀ 37 خواند.
1403/10/23
فصل ۲. تا بهارنارنج باغ همسایه و پیرمردی که چندتا پسر داشت و برای زری سوال بود چرا برایشان زن نمیگیرد. فصل ۳. - نگرانی خسرو برای نعل زدن به اسبش و توضیح پدر براش. - فرستادن دو دسته برای رفتن به دارالمجانین و زندان و بردن لقمه های نذری نان و خرما. - رفتن زری و یوسف همراه خان کاکا و هرمز و خسرو به مراسم. - تئاتر هندی ها و ساخت مترسک هیتلر و حمله سربازها به اون.
4
0
0
(0/1000)
هنوز نظری ثبت نشده است.
نظرات