باز هم غیرقابل پیشبینی!
فکر میکردم دیگه ذهنم برای پیچیدگیهای آگاتا کریستی آمادهست، ولی «دختر سوم» کاملاً منو گیج کرد.
همهچی مبهم و درهم بود، طوری که واقعاً نمیشد حدس زد قراره چی بشه یا اصلاً چی واقعیه.
هر بار که یه چیزی رو فهمیده بودم، انگار دوباره برگشتیم سر خط!
کریستی واقعاً تو بازی دادن ذهن آدم مهارت داره.