یادداشت‌های FsadatH (2)

FsadatH

FsadatH

1402/11/17

          
کتاب جامانده از پسر رمانی است خاص بزرگسال که در ۳۳۶صفحه در سال ۱۳۹۹ و به قلم مرضیه نفری به رشته تحریر درآمده است. 
این رمان داستان بزرگ لاتی را به تصویر می‌کشد که دل در گرو مادری دارد که در کودکی به سوگش می‌نشیند. در روزگار جوانی دختری را شبیه مادر می‌بیند، دلبسته می‌شود. اما دختر شیرینی خورده پسرعمو است و سالار در عشق خود ناکام می‌ماند. تا اینکه با زنی ازدواج می‌کند که از همان ابتدا بنای ناسازگاری می‌گذارد. تا آن‌جا که سالار را دل‌خسته و گریزان از خانه می‌کند. سالار از خانه می‌رود. اما در عشق به پسرش سهراب و دخترش سرنا می‌سوزد. به زندان می‌افتد. پس از آزادی از زندان نزد آقادایی می‌رود. همان‌کسی که از کودکی زیر پر و بالش را گرفته بود سالها شاگردی‌اش را کرده بود. آقادایی واسطه می‌شود اما همسرش آذر که در سر سودای شهرت و ثروت واردواج با مردی درجه‌دار را دارد او را می‌راند. سالار به خانه‌ای تنها پنها می‌برد تا شبی که تصمیم می‌گیرد برای پراکنده کندن جمعیتی که دست به قیام زده‌اند قاطی دسته گنده‌لات‌ها و قمه‌کش‌ها شود. اما همان شب بدن زخم‌خورده سهراب را میان گندمزار پیدا می‌کند و او را به خانه می‌برد....او آذر را بی‌اطلاع از پیدا شدن سهراب می‌گذارد تا اینکه در نهایت و در پی ماجراهای متعدد علی پسر آقادایی آذر و سرنا را به خانه او می‌آورد...سالار در تمام مدتی که پسرش در بستر بیماری است با خود در کشمکش است. ازینکه سال‌ها از سهراب دور بوده، بزرگ شدن و بالغ شدنش را ندیده، ازینکه پا در راه مبارزه و انقلاب خواهی گذاشته و او در همه این‌ها از پسرش جامانده است...نویسنده به خوبی می‌تواند سیر تحول سالار را به ویژه بعد از آشنایی‌اش با مکتب امام خمینی به تصویر بکشد. هم‌چنین تحول  آذر که بازیچه مردان هوس‌بازی بیش نیست. در این رمان به ویژه شخصیت آقادایی به خوبی نشان داده می‌شود. شخصیت مدیر و کاربلدی که در همه صحنه‌ها حضور دارد و امور را مرتفع می‌کند. امین همه است و حرفش برای همه حجت...و در نهایت سیر نگارش رمان است. گره افکنی‌ها و گره‌گشایی‌های متعدد و به‌جا که خواننده را تا آخرین صفحات رمان پیوسته به دنبال خود می‌کشد.
        

1

FsadatH

FsadatH

1402/10/27

          
شب‌های بی‌ستاره رمانی‌ است خاص نوجوانان که در ۱۶۵صفحه به قلم مرضیه نفری و در سال ۱۳۹۵ به رشته تحریر در آمده است. رمان حول محور دختری می‌چرخد به نام ستاره که بحران‌های دوران نوجوانیش را می‌گذراند. و در این میان کشمکش‌هایی که با خانواده و شرایط زندگی اش از جمله فقر، تعصب فکری اطرافیان و... دارد نیز آتش این بحران‌ را شعله‌ور تر می‌کند. ستاره‌ای که در خانه با همه قابلیت‌ها و توانمندی‌هایش نادیده گرفته می‌شود در کنار همسر شهیدی که مسئولیت تدارکات پشت جبهه را در مسجد محل عهده‌دار است کم‌کم خودش را پیدا می‌کند. از همه مهمتر در پی اتفاقاتی متوجه می‌شود احساسی در او نسبت به یکی از رزمندگانی که از بچه‌های مسجد است، در او شکل گرفته که از آن‌جا که راه مدیریت این احساس ناآشنا را نمی‌داند برای بروز و ظهورش دست به کاری می‌زند که هرگز مورد پسند خانواده نیست و این او را دچار دردسرهای بزرگی می‌کند. نویسنده به خوبی توانسته است کشمکش‌های درونی ستاره را و جدال های حق و باطلی را که باخانواده‌اش دارد به تصویر بکشد. جوری که خواننده را به خوبی با او همدل می‌کند. نویسنده هم‌چنان می‌تواند آن‌چه از اعتماد و دیده شدن و احساس پاک که موجب تغییر در شخصیت ستاره می‌شود را به خوبی به تصویر بکشد و عوامل خارجی را در تحول درونی ستاره دخالت دهد.
        

5