یادداشتهای ریحانه سادات خادمی (13) ریحانه سادات خادمی 1403/4/22 مدرسه حشرات باحال جلد 1 مین. وو شیانگ 4.7 4 کتاب خیلی خوبی بود. کتاب طنز و علمی بود. 0 4 ریحانه سادات خادمی 1403/3/28 هر روز تولد دیوید بدیل 4.3 6 اصلا کتاب خوبی نبود. شخصیت داستان اسم پدر و مادرش را به اسم کوچکشان صدا می زد. 0 3 ریحانه سادات خادمی 1403/3/22 30 روز با پیامبر (ص)؛ از تولد تا خانه ی عمو حسین فتاحی 4.7 5 بعضی از داستان هایش غمناک بود. خیلی عالی بود. 0 6 ریحانه سادات خادمی 1403/3/21 تیستو سبز انگشتی موریس دروئون 4.5 30 کتاب خیالی بود. داستانش خیلی جالب بود؛فقط آخرش کمی غمناک بود. 0 3 ریحانه سادات خادمی 1403/3/17 تشپ کال رولد دال 3.9 8 داستان طنز و عالی بود. کتاب لاغری است. یک روزه میشه تمومش کرد. 1 4 ریحانه سادات خادمی 1403/3/13 آملیا بدلیا عروسی را نجات می دهد هرمن پریش 4.5 1 کتاب خوبی بود. اما اسم بعضی از آدم های بزرگ تر از خودش را به اسم کوچیک صدا می زد. 0 0 ریحانه سادات خادمی 1403/3/13 آملیا بدلیا به اردو می رود هرمن پریش 3.5 1 اصلا کتاب جالبی نبود. در اردو اصلا کار جالبی نکردند. 0 0 ریحانه سادات خادمی 1403/3/13 من هلن کلر هستم! برد ملتزر 4.6 12 آدم هایی که حتی کر و کور باشند می توانند معلم شوند یا حتی یک استاد بشوند. آدم های معمولی دنیا را تغیر میدهند. 0 0 ریحانه سادات خادمی 1403/3/12 چروکس کله غازی: داستانی درباره ی تنهایی، ته نشینی و موز متیوگری گوبلر 4.1 10 هر چقدر هم که یک موجود غیر آدی باشد،می تواند خودش را به بقیه نشان دهد که آزاری به بقیه نمی رساند. کتاب طنز و خیلی قشنگی بود. 0 1 ریحانه سادات خادمی 1403/3/12 دختر خاله ها نیلوفر مالک 4.5 22 دوستی همیشگی دو دختر خاله را خیلی خوب نوشته است با اینکه مامان هایشان با هم قهر کردند. کتاب عالی بود. 0 3 ریحانه سادات خادمی 1403/3/9 مثل هیچ کس سپیده خلیلی 3.8 10 آدم میتواند با آدم هایی که مثل خودش نیستند مهربان باشد و دوستشان داشته باشد؛آدم باید از آدم های ناتوان مراقبت کند نه اینکه به بهزیستی بسپارند. داستان خیلی خوبی بود و فقط کمی هم غمناک بود. من از این داستان خیلی چیز ها یاد گرفتم. 0 1 ریحانه سادات خادمی 1403/3/8 آقای ماجیکا ناپدید می شود هامفری کارپنتر 5.0 1 من دوست داشتم جادو گر باشم و ببینم آقای ماجیکا چه جادوگری انجام میدهد. اما متاسفانه آقای ماجیکا گم شده بود.ولی بعد پیدا شد؛البته بعد از ماجراجویی جودی، پیت و توماس. یک داستان خیالی و باحال، با کلی اتفاقات جالب... 0 0 ریحانه سادات خادمی 1403/3/8 گوشواره های آلبالویی لعیا اعتمادی 4.4 5 آقاجان می خواست برای جنگ به جبهه برود.اما ریحانه سادات نمی خواست که آقاجانش به جبهه برود. یاد حرف معلمش افتاد که گفته بود با کلمات جنگ-جبهه-آقاجان همه بچه ها یک جمله بسازند. ریحانه سادات نوشت:جنگ باعث شد که آقاجان به جبهه برود. داستان قشنگی بود اما کمی هم غمناک. 0 0