این بچه شد اولین کتابی که اشک منو در آورد.
زیبایی های خودشو داشت و همینطور کاستی های خودشو. نکته ی جالبی که درموردش وجود داشت اینه که یه سری جاها خواننده هم با شخصیت اصلی احساس سردرگمی ، شرم ، گناه و شکست میکنه. این احساسات هر چقدر داستان میره جلوتر پخته تر و عمیق تر میشه. اهل ژانر درام و رمانتیک نیستم و به عنوان کسی که از این ژانر سررشته و تجربه ای نداره ولی این کتاب رو توی یه روز و نصفی تموم کرده میگم : بخونیدش باشد که احساسات جدیدی در قلبتون به وجود بیاره؛ احساساتی که شاید خودتون هم نمیدونستید اونجاست.