یادداشت‌های معصومه. (2)

          همین الان تمومش کردم، 
نمی‌دونم دقیقا الان باید چیکار کنم چون واقعا فقط می‌خوام بشینم و به یجا خیره بشم و فقط همینطوری به داستان فکر کنم،
شاید وسطای کتاب حوصله ام سر رفت و داستان روند هیجانیشو واسم از دست داد ولی میتونم بگم خودمو توی فصل های آخر کتاب گم کردم ، واقعا واقعا واقعا آخر کتاب از از هیجان نمیدونستم باید چیکار کنم توی هر پاراگراف یه راز جدید برملا میشد و من فقط کتابو میبستم و به دیوار خیره میشدم ،
وایییی 
فقط میتونم بگم خیلی خوب بود ، واقعا خوب بود،
عاشق شخصیت عصبانی پیپ شدم>>> 
و در آخر اینکه حتما حتما بخونیدش عالی بود.
        

          چی میتونم بگم بجز اینکه فوق العاده بود ، خیلی خیلی خیلی برام جذاب بود ، اصلا هیچی نمیتونم راجبش بگم، فقط اینکه عاشق داستان و توصیفات زیباش شدم، انگار داشتم دقیقا توی داستان زندگی میکردم ، توی همون قصر ، پیش کالایاس و الساندرا، 
با هر جمله و پاراگراف ذوق من برای خوندنش بیشتر میشد، 
و در آخر میتونم بگم اگه به این ژانر علاقه دارید، فقط خوندن نه میتونید با این کتاب زندگی کنید.
عاشق کالایاس هم نشید لطفا، مال منه>>>>>>>>>