یادداشت‌های امیرحسین حمزه (3)

            برداشت من این بود که در سن کم برامون تصمیم گرفتن به دنبال چی بریم و از علاقه های بچگی هامون فاصله بگیریم. چون که بنظر اون ها بی معنی ان و ارزشی ندارن.

اینکه آدم بزرگ ها از زندگی لذت نمی‌برند و خیلی خودشون رو در گیر کار هایی کردن که ارزش نداره و دیگه اون شور و شوق بچگی رو برای زندگی ندارن و به دنبال تجربه های جدید نمیرن.

فهمیدم که نباید به زندگی سخت گرفت و باید لذت برد ، حتی از کوچک ترین چیز‌ها .
          

            این کتاب رو معلم رانندگیم بهم معرفی کرده بود موقعی که میخواستم برم آزمون افسر ، از اسمش که مشخصه قشنگ تو ذهنم مونده بود😂.
 سعی کردم نسخه ای پیدا کنم که سانسور نباشه.
این  ترجمه نسخه ی چاپی ش هم هست فقط باید اسم مترجم رو گوگل کنید و از سایتش خرید کنید.

کتاب خوبی بود مخصوصا اون قسمت تره خرد کردن برای ارزش هامون ، کلا مثال های خوبی داشت و خوندن این کتاب تجربه ی خوبی بود و چیز های خوبی بهم یاد داد.