یادداشت فرفری موی غزلساز
1403/12/29
مگه قشنگتر از داستانهای فانتزی و دنیای قشنگی که خلق میکنن داریم؟ داستان خیلی قشنگی داشت. حتی قسمت عاشقانهی داستان برای منی که خیلی به این ژانر علاقه ندارم دوستداشتنی بود. پایان داستان هم خوب بود. روند داستان در عین آروم پیش رفتن، به هیچ وجه خستهکننده نبود و به لطف دنیای جذابی که نویسنده خلقش کرده بود، با اشتیاق به خوندنش ادامه دادم. خلاصهی داستان بدون اسپویل: داستان این کتاب در مورد دختری به نام کلمنتاین و پدرشه که توی شهر کوچکی به ثبت کابوس اهالی مشغولن. قرنها پیش به دلیل نفرینی که بر سرزمینشون حاکم شده، هر شب و در ماه نو، کابوس افراد زنده و به حقیقت تبدیل میشه. کلمنتاین و پدرش باید از کابوسها اطلاع داشته باشن تا بتونن با کابوسها مبارزه کنن و شکستشون بدن. اما همهچی با ظاهر شدن برادرهایی دوقلو بهم میریزه. دوبرادر کلمنتاین و پدرش رو به دوئل دعوت میکنن تا کنترل شهر رو به دست بگیرن. اما چه اتفاقی میفته؟ آیا کلمنتاین و پدرش موفق میشن از حق خودشون دفاع کنن؟ امتیاز در گودریدز: 4.08
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.