یادداشت سقا علمدار

شمال و جنوب
        اگر عاشقانه کلاسیک دوست دارید و مثلا از جین ایر و غرور و تعصب خوشتون میاد، این کتاب رو هم دوست خواهید داشت.

مارگارت هیل، شاید با خیلی دخترهای زمان خودش فرق داشته.
دختری که فقط دنبال خوشگذرانی و غرق شدن در لذت و ثروت نیست و دغدغه‌های جدی خانوادگی و اجتماعی داره.
برای خانواده‌اش هرچقدر میتونه از خودگذشتگی می‌کنه و یار و غمخوار پدر و مادر و برادرش میشه.
دلش برای کارگرها و خانواده‌هاشون میسوزه و سعی داره برای اختلاف طبقاتی و دعواهای بین ارباب ها و کارگرها راه حلی پیدا کنه.
خیلی نرم و زیرپوستی نقش خودش رو در مواقع حساس ایفا می‌کنه.
به احساسات خودش مسلطه و حتی گاهی آدم تعجب می‌کنه چطور می‌تونه دربرابر ابراز عشق دیگران اینقدر بی‌تفاوت باشه!
غرور خاصی داره و اجازه نمیده کسی شخصیتش رو تحقیر کنه.

علاوه بر مارگارت، بقیه شخصیتهای کتاب هم واقعا جالبن.
کشیشی که تغییر عقیده میده
کارخانه داری که دنبال سود بیشتر در تجارتشه
کارگری که برای بهبود اوضاعش، دنبال ایجاد اتحادیه کارگران و اعتصابه
و چندین شخصیت فرعی که هر کدوم به خوبی ساخته و پرداخته شدن
و داستانی واقعی و باور پذیر.

خیلی آهسته و نامحسوس عشق در دل شخصیت ها جوانه میزنه و رشد می‌کنه و گاهی دستخوش طوفان‌ها و تغییرات عجیبی میشه.

در کل خیلی دوستش داشتم
ولی شاید اگر محدودیت های مجله‌ای که اون زمان قسمت‌های این داستان رو منتشر میکرده، نبود، پایان جذابتری از این نویسنده توانمند و این داستان دوست داشتنی می‌خوندیم.
البته بازهم خوبه ها.
ولی از الیزابت گسکل با اون توانمندی که در طول داستان از خودش نشون داد، توقع پایان زیباتری می‌رفت اگر مجبور نمی‌بود زود داستانش رو تموم کنه به خواست مجله‌ی مورد نظر. (این توضیحات رو مترجم توی پاورقی گفته بود)

خیلی وقت بود کتابی به این شیرینی در ژانر مورد علاقه‌م نخونده بودم و از خوندنش واقعا خوشحالم. 

نسخه الکترونیکی این کتاب رو فیدیبو داره. با ترجمه ثمین نبی پور از نشر افق.
      
11

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.