یادداشت خاتون
2 روز پیش
محتوای این کتاب دو وجه دارد. وجه اول: فلسفه ای است که میگوید ما از زندگی ناامید نشویم و حسرت گذشته یا آینده را نخوریم.این بخش از محتوای کتاب خوب است و نگاه آدم را به زندگی تغییر میدهد. این بخش، فلسفی و روانشناسانه است و از طریق پلاتهای داستانی مختلف به نورا ( یا مخاطب )میفهماند ؛حسرت داشتن حسرت و آرزو کردن تا وقتی که آن آرزوها یا حسرتها را زندگی نکرده خیلی راحت و آسان به نظر میرسد؛ اما وقتی در آن جایگاه -یعنی تحقق حسرت یا آرزو- قرار میگیرد ،به یقین درک خواهد زندگیش به آن راحتی ها که تصور میکرده نیست.در واقع یک رویکرد فلسفی از دنیاهای موازی به ما میدهد که برای زمان حال، زندگی بهتری داشته باشیم. اما وجه دوم کتاب: متناسب با فرهنگ ما نیست که شامل بستر و پس زمینه داستانهایی ای است که نویسنده در قالب آنها محتوای فلسفی روانشناسی را منتقل کرده است؛مثلاً روابطی که نورا در زندگی های مختلف دارد. به نظرم با توجه به اینکه نویسنده ،غربی بوده (انگلستان)این موارد هم کم و بیش قابل توجیه است.قبل از خواندن کتاب ،از دوستانم که این کتاب را خوانده بودند بخاطر همین وجه دوم کتاب پیامهای نارضایتی دریافت کردم. الان که کتاب را خوانده و تمام کرده ام متوجه شدم چرا آنان به محتوا شکایت داشتند.در واقع تقریبا در آخر کتاب متوجه میشویم برادر نورا همجنسگرا است و با مردی به نام ایوان ازدواج میکندو نورا هم مشوقش بوده است.درواقع بیشترین نقد را میتوان به همین بخش وارد کرد.حقیقتا نمیدانم چرا در ترجمه این مورد اصلاح نشده است.شاید مترجم اصلا متوجه مذکر یا مؤنث بودن اسامی ترجمه ای نشده است. به هر حال میشد در ترجمه کمی اصلاح محتوایی متناسب با فرهنگ ما انجام شود. و پیشنهاد میشود در کنار خوانش جمعی هر کتاب ترجمه شده ،نقد و بررسی عمیق تر آن هم ضمیمه شود. در کل: نویسنده با توجه به بستر و پس زمینه های فرهنگی خودش ،نگاه فلسفی خودش را نسبت به جهان توضیح داده است.وجه روان شناسی کتاب مفید و سازنده است؛ اما بستر داستانی با فرهنگ اسلامی ما متناسب نیست.در عین حال این عدم تناسب باعث نمیشود مفید بودن بخش اول را نادیده گرفته و از آن چشم پوشی کنیم. با تمام آنچه ذکر شد این کتاب را به مخاطب نوجوان پیشنهاد نمیکنم.ترجیحا به سنین بالغ تری معرفی کنید.و جلسات نقد و بررسی عمیق هم ضمیمه معرفی این کتاب باشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.