یادداشت محمدمهدی فلاح
1400/10/22
4.1
59
کتاب شرح جستجوهای تولستوی برای یافتن معنای زندگیه؛ فارغ از اینکه چقدر با واقعیت زندگی تولستوی منطبق باشه یا اینکه حاصل خلاقیت ادبی او باشه، متن شامل فرازهاییه که نه تنها زیبا که بسیار عمیق و تأمل برانگیزه. از فضای جوانی که انسان رو بیاختیار به سمت سخره گرفتن اعتقادات و مناسک دینی میکشونه تا بحرانهای دوران میانسالاری که میتونه برای بازگشت زمینهساز باشه. هرچند که بسیار جالبه چرا در اینجا کسی برای کندوکاو در معنای زندگی سراغ علم نمیره و از اساس علم در میان ما چیزی جز راهحلهایی برای مسائل دنیایی به حساب میآد، نقدهای تولستوی به فلسفه به صورت بخصوصی جوندار از آب درآمده است. در دورانی که تولستوی برای بازگشت به ایمان مشتاق میشه، ضرورت وساطت کلیسای مسیحی برای ارتباط با خدا برای تولستوی عمیقاً پس زننده است و از خلال این مواجه، نقدهای او به فرقههای مسیحی من جمله پروتستانها هم خواندیه. ولی اون چیزی که شاید بیش از همه برای من در ایمان تولستویی حائز اهمیته، ارزشیه که برای جامعه دینداران قائله و اون رو خصوصاً در میان روستاییان مییابه؛ چیزی که شاید هیچ وقت توسط یه شهری و الگوی زیست مدرنی که خود تولستوی باهاش مأنوسه تجربه نشه و باز رنگی از مقبولیت و معنای صدق گزارههای دینی رو میشه در اونجا دید. هرچند که از اساس به نظرم تلقی شهریها از هر آنچیزی که در حاشیه میگذره فانتزیه ولی، اینکه ایمان به تعبیر تیلیش «شجاعت از دیگران بودن»ه در روایت تولستویی بسیار دلنشین به ثمر نشسته. پ.ن: سنت اعترافنویسی در میان ما معمول نیست، بلکه بنا بر تعبیری مذموم هم هست. ولی مسیحیت فارغ از ارزش دینی اون تونسته براش ارزش ادبی خلق کنه و این وجه از اعتراف رو شاید بشه در میان خودمان بازسازی کنیم.
13
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.