یادداشت محدثه محمدزاد
1401/6/5
هو القیّوم. "سخن ما در اینجا بر سر تعریف شعر یا چیستی حقیقت ذاتی شعر نیست. بلکه بیشتر در چهگونگیها و شگردهای شعر سخن گفتیم. قصد ما توصیف بود نه توصیه...ارزشگذاری نبود که بازگشت به کودکی خوب است یا بد. بلکه گفتیم شاید این هم توصیفی و توجیهی باشد برای برخی از جلوههای شعر که از دیدگاههای دیگر ممکن است بهروشنی قابل توجیه نباشد و توصیفی باشد برای پارهای از شعرها که میخوانیم و لذت میبریم اما دلیل این خوشایندی را درنمییابیم. یا پارهای از شعرها که میخوانیم و حسی کودکانه در ما بیدار میشود یا حتی میدانیم که کودکانه است ولی نمیدانیم چرا کودکانه و چهگونه کودکانه است. و نیز توضیحی باشد برای توجیه برخی از ابهامها، غرابتها، بیارتباطیها و گسستگیهای ظاهری در شعر. البته چنین نیست که هر نوع نارسایی و کاستی یا ضعفی را در آثار هنری به حساب بازگشت به کودکی بگذاریم. بازگشت به کودکی هم میتواند با موفقيت همراه باشد یا ناموفق از آب درآید و تازه این راهی است که..." این جملات، در دو صفحهی آخر کتاب آمدهاند. خلاصهی خوبی از کلیت بحث هم ارائه میدهند. اگر بخواهم بیشتر معرفی کنم، باید بگویم: کتاب شامل یادآوری، پیشگفتار، فصل اول و فصل دوم است. در فصل اول، مراحل تحول شناخت کودک -از دیدگاه پیاژه- و ویژگیهای هر دوره، بیان میشود و همچنین شاهدِ مثالهایی از شعر و ادبیات مرتبط با آن ویژگیها هستیم. در فصل دوم قیصر امینپور برای روشنتر شدن بازگشت به کودکی، پنج پرسش مطرح کرده و به پاسخ میپردازد. پرسشها بدین قرار اند: ۱. این بازگشت چه نوع بازگشتی است؟ ۲. آیا بازگشت آگاهانه است یا ناخودآگاه؟ ۳. آیا بازگشت به کودکی تنها در شعر صورت میگیرد یا در همهی هنرها؟ ۴. آیا بازگشت به کودکی انسان است یا کودکی نوع بشر؟ ۵. آیا همان بازگشتی است که فروید میگوید؟ --- کتاب را بهسبب معرفی عزیزی خواندم. معرفی کردهبودند بهعنوان متن درجهی یک نظری در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان. خدایشان خیر دهاد. البته بهنظرم "فقط" مربوط به ادبیات کودک و نوجوان نبود. بیشتر به کودک مربوط بود و به شعر. همانگونه که عنوان کتاب است. --- حاشیهنویسیهایم بیش از هرچیز، ارجاع به "حرفهای همسایه"ی نیما و "انسان در شعر معاصر" مختاری بودند و واقعا فکر میکنم بعد از خواندن این کتاب، شعرهای سپهری و فرخزاد را بهتر میفهمم. شعر نمونهای هم که خود قیصر امینپور برای بررسی جزییتر انتخاب کرده، "کسی که مثل هیچ کس نیست" فرخزاد است. و چه شعری! و چه بررسیدنی! --- خلاصه که اصل ایده، مفید و تاحدی بدیع. نثر کتاب، چنانکه انتظار میرود، خوشخوان و روان. مثالها دقیق، بهجا و خواندنی. اما اما اما من در حسرت نظم و ترتیب بیشتر و بهتر کتاب ماندم! کاشکی مطالب منظمتر -منظم در معنای ریاضیاتی مدنظرم است!- کنار دست هم مینشستند.. در آخر؛ روحش شاد و درود خدا بر او. ♡
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.