یادداشت پیمان قیصری

        شوالیه‌ای که تمام زندگیش شده جنگیدن و نجات دادن دختران و مظلومان تا جایی که بعضی وقتا دخترایی رو نجات میده که دزدیده نشده‌اند، بعد از اینکه همسر و پسرش کلافه میشن از اینکه همیشه زره پوشیده، تصمیم میگیره زره رو از تنش در بیاره اما متوجه میشه که زره انگار بخشی از خودش شده. در نتیجه برای خلاص شدن از شر زره به دنبال مرلین میگرده و این منجر به سفری در راه حقیقت و خودشناسی میشه. کتابی به شدت کلیشه‌ای با سخنان گلدرشت.ه
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.