یادداشت مرضیه نفری
1403/3/10
3.3
5
داستان" “غمسوزی”" بیانگر قشر مرفه جامعه است. شخصیتها، زبان، فرهنگ فرهیخته توری(طبقه بالای اجتماع)، فلسفه به عنوان زیر متن پیکره داستان را تشکیل میدهد. فلسفه به قدری با داستان عجین شده است که نمیتوانیم آن را از طرح و داستان جدا کنیم. و از این جهت با کتاب "روی ماه خدا را ببوس"نوشته "مصطفی مستور" شباهت دارد. هر دو کتاب سوالات فلسفی میپرسند. نگاه فلسفی دارند و با رنج، غم، خدا و اثبات وجود آن سروکار دارند. اما "“غمسوزی”" را نمیتوان داستان فلسفی بنامم. بلکه آن را یک کتاب خوب فلسفه میدانم که برای درک بهتر، از داستان و فضاسازی استفاده کرده است. “غمسوزی” نثر خوبی دارد. نثری که با محتوا همخوانی دارد. زبان و نثر کتاب تخصصی و خوب درآمده است . نثری کاملا تخصصی و دانشگاهی. گاهی از خواندن کتاب و فلسفه بافی های نویسنده بسیار لذت میبریم و سرخوش میگردیم.مثلا ص 188"رها کن زندگی مشترک تنها را" اما نکته اینجاست که این لذت آنی است و ماندگار نمیشود." فرحان" فلسفه خوانده و داستان را با نگاه خودش روایت میکند اما سوال مهم در مورد این کتاب این است چرا نگاه و طرز فکر همه آدمهای کتاب مثل هم است. همه شخصیت ها به فرحان نزدیک هستند. مثل او فکر میکنند، به قرآن تسلط دارند. فلسفه میبافند، رنج میبرند و دنیا را با نگاه خودشان تحلیل میکنند.
(0/1000)
1403/3/10
1