یادداشت حامد خسروشاهی
1402/4/1

کتاب را گذاشتم کیفم و تا نشستم روی صندلی هواپیما بازش کردم. وقتی داشتم در ورودی ترمینال خروجی از اتوبوس پیاده میشدم، صفحه۷۰ تمام شده بود و روایتهای این کتاب آنقدر شیرین بود که وسط جلسه فارغ از بحث سخنران ادامه دادم و حالا دقایقی مانده تا بامداد تمام شده. فقدان پدر حفره بزرگی در زندگی آدمهاست، به سن و سال هم نیست... هرچند در سنین مختلف شدت و ضعف آن فرق میکند. حسین_شرفخانلو بخشی از روایت این آدمها را در بی_بابا جمع کرده. روایتهایی از فقدان عضوی که نداشتنش، در برخی مواقع خیلی خیلی به چشم میآید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.