یادداشت زهراسادات حسینی
1402/3/3
● قدیس آگوستین که یه متاله مسیحیه، در سال ۴۰۰ میلادی، کتابی به اسم "اعترافات" نوشته. (متاله، به حکیم، عارف، زاهد و به کسی میگن که در چاچوب الهیات فلسفهورزی میکنه) در این کتاب، آگوستین سرگذشت زندگی خودش رو همراه با مناجات با خدا و اعتراف به گناهانش بیان کرده و دربارهی عشق الهی سخنها گفته. ظاهرا آگوستین در دوران جوانی به خانمی علاقمند بوده که بدون ازدواج مدت طولانی رو با او همراه بوده و ازش فرزندی هم داشته، اما بعد از مدتی به دلایلی اون خانم رو ترک میکنه. ● حالا یوستین گوردر که با کتاب معروف دنیای سوفی شناخته میشه و یه معلم فلسفه هم هست و تلاش داره تا با داستاننویسی فلسفه رو به زبان ساده به مخاطب ارائه بده، با نوشتن کتابی به ظاهر داستانی انتقاداتی به آگوستین و افکارش داشته. اگرچه خود نویسنده میگه که این نوشتهها نامههای واقعیِ یک زنه که پیداشون کرده و چاپ کرده، اما برخی هم معتقدن اینها خیالپردازیهای خود گوردره. در هرصورت هر روایتی درست باشه، چه از زبان دوستدختر سابق آگوستین، چه خودِ گوردر، میشه تفاوت نگاه مسیحیت به زن و جایگاهش رو در این کتاب و کتاب اعترافات از نظر گذروند. خیلی تفاوت هست بین اون نگاهی که زن رو واسطهی فیض الهی میدونه با اون نگاهی که زن رو مانع رسیدن به تعالی و سعادت. ● کتاب خوشخوان و کوتاهه، اگرچه در بخشهایی به نظر حرفها تکرار شده اما میشه در چندساعت و یکنفس خوندش، به خصوص اگر با کتاب اعترافات آشنایی داشته باشی و سوالهایی هم در ذهن داشته باشی خوندنش خیلی راحتتر میشه. ● احتمالا خوندن این کتاب برای علاقمندان به رمان، داستانهای عاشقانه و زنانِ گلهمند از مردان، جالبتر باشه. خودم بعد از خوندن کتاب به این فکر میکردم که چرا بعضی از مردها که به نظر میرسه عاشق هم هستن، زنان رو ترک میکنن و داغی روی دل اونها میذارن؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.