یادداشت سَمی
1404/4/8
سه بار خوندم فقط به خاطر مظلومیت و افسوس . یکبار جایی جملهای خواندم(حتما از یک نویسنده معروف)،که معنای آن تقریبا این بود که جنس زندگی از جنس رؤیاهاست.و من میگویم که زندگی دقیقا میتواند از جنس فیلمها باشد. با روایت یک فیلم،انگار که آدم یک رؤیا را روایت میکند.با روایت یک زندگی،انگار که آدم یک رؤیا و یا یک فیلم را روایت میکند. . همان روزها بود که فهمیدم همهی آدمها دوست دارند داستان بشنوند.میخواهند حتی چند لحظه هم شده از واقعیت فرار کنند در دنیای خیالی فیلم ها،نمایشنامههای رادیویی و یا رمانها زندگی کنند.حتی میشد به آنها دروغ گفت،اما به شرطی که دروغها خوب روایت میشدند.بیخود نیست که آدمهای حاضرجواب اینقدر موفق هستند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.