یادداشت ☆دختر خونده داس فارادی☆
1403/9/8
خیلی سال پیش مامانم این کتاب رو برامون خونده بود و فقط یک مه از داستانش یادم بود، تا اینکه معلم ادبیاتیمون (خیلی زن محترمیه🛐) گفت برای درس آزاد باید یکی از کتابهای هوشنگ مرادی کرمانی (تازه این کتابش رو با امضا خودش دارم✨) رو بخونیم و خلاصش رو بنویسیم. من هم که ردینگ اسلامپ بودمو دنبال یه کتاب کوتاه مثل برق پیداش کردمش و خوندمش و بنظرم واقعا داستان جالبی داشت؛ جلال پسری که متوجه میشه در مرباها باز نمیشود و ماجرایی آغاز میشود میفهمند در هیچکدام از مرباهای کارخانه شبدر باز نمیشد و حالا جلال میخواهد شکایت کند و... که دقیقا همین لجباز بودن این پسر داستانش رو خیلی برام جالب کرد و واقعا باید بخونید. 🦦 با قلم نویسنده خیلی حال کردم که واقعا توی 96 صفحه خیلی درسها و یک عالمه حس خوب رو جا کرده. 👀 حال و هوا داستانش رو واقعا دوست داشتم و توصیه میکنم حتما حتما حتما نه تنها بخاطر داستان خوبش بلکه بخاطر ایرانی بودن نویسندش و حس خوبی که داره بخونیدش. 🙏🏻
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.