یادداشت
1402/4/6
3.8
30
مردها سخت از تجربههای مردانه حرف میزنند. دوست دارند درد را بیاندازند درون خودشان و با آن تنها باشند. اصلا دوست دارند کمتر تجربههای شخصی را بازگو کنند. حالا جمعی پیدا شدهاند و تجربههای پدری خود را بازگو کردهاند. بله، در ایران خودمان؛ آن هم نه بصورت فانتزی و نه بصورت زمخت و سخت خوان. خیلی راحت... با این تعریف میتوانید حدس بزنید که این کتاب چقدر میتواند جذاب باشد. تجربه سونوگرافی، حضور در مطب دکتر نازایی، تربیت کودک، انس با دختر و رفاقت با پسر و... تصور قبلیام این بود که در یک کتاب که نویسندگان متعددی حضور دارد، دبیر مجموعه چه نقش خاصی را ایفا میکند غیر از این که یک ویراستاری انشایی بکند و به چند نفر زنگ بزند که یادداشت بدهید و... اما بعد از خواندن پروژه پدری تصویر ذهنیام عوض شد. فاطمه ستوده نشان داد که دبیر مجموعه چقدر نقش مهمی است. این که چطور روایت پیدا کنی و راوی را مجاب کنی بنویسد و با چه لحنی، روایتها را چطور کنار هم بچینی که از لحظات مختلف مبتلابه یک پدر روایت داشته باشی و این که چطور اجازه ندهی ضربآهنگ روایتها بیافتد و اتفاقا در روایت آخر به قله برسد و... 🥰 از شما سپاسگذارم خانم ستوده عزیز. نشر اطراف و مدیر خیلی خیلی محترم آن خانم نفیسه مرشدزاده دارند یک تعریف جدید از یک بنگاه نشر به ما ارائه میکنند. منتظر نیستند یک نویسنده بیاید سراغشان که "کتابی دارم، آن را چاپ میکنید؟"، روی خط روایت، کتاب خوب پیدا میکنند برای ترجمه و مجموعه روایتها را در بهترین شکل تبدیل به کتاب میکنند. چقدر احتیاج داریم به این سلیقه...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.