یادداشت پریسا نصیری
1400/10/7
4.0
323
اولش فقط جذب عنوان کتاب شدم، به قول دوستی کتاب درباره «کتاب» قطعا برای ما کتابدوستا جذابیت داره، اما بعد کم کم سوژهی ناب داستان من رو با خودش همراه کرد و طوری عاشقش شدم که قبل از تموم شدنش برای چند نفر تعریفش کردم و ذوقم برای حرف زدن راجع بهش رو خاموش نکردم. شخصیت اصلی داستان دختری به نام «نورا»ست که تصمیم به خودکشی میگیره و قبل از اینکه دنیا رو ترک کنه وارد کتابخانه نیمه شب میشه و بهش این فرصت داده میشه تا هزاران هزار زندگی و سرنوشت احتمالیش رو تجربه و زندگی کنه. گرچه تا همینجای موضوع هم حسابی جذابیت داره ولی تجربیات نورا و حرفهای «خانم اِلم» واقعا نقطه عطف داستان هستند. اکثر ما جایی از زندگی احساس کردیم که اگه انتخاب دیگهای میکردیم شاید زندگی بهتری داشتیم. خوندن این کتاب رو به همهی اونایی که حتی یکبار این احساس رو تجربه کردن به شدت پیشنهاد میکنم. تنها نکتهی منفی که از داستان میشه پیدا کرد گرایش انحرافی برادر نورا و تلاش نویسنده برای طبیعی و عادی نشون دادن این گرایش بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.