یادداشت مصطفا جواهری
1401/4/30
«عشق پاسخ خیلی چیزا رو میده، خیلی چیزا، ولی یه جایی کم میاره دیگه. بعدش ادامه ماجرا رو خون به عهده میگیره. سرزمین های فتح نشده، قلبای شکسته و سر نیزههای دشمن. خون همه رو پاک میکنه تا اینکه بالاخره لخته میشه و از حرکت میایسته و قدرتشو از دست میده.» جزئیات، شخصیتپردازی، داستان شهر، فراز و فرود، پلات، همهچیز درست و بهقاعده. شکری، سمپات چریکی که در بحبوحهٔ جنگ به دزفول برگشته و در گیر و دار دوراهی تفنگ و گفتگو است. اگر میخواهید غیرمتعهد هم بنویسید، اینطوری بنویسید که آدم را سر ذوق بیاورد!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.