یادداشت زهرا عباد

        #یادداشت_کتاب 
#تفنگت_را_زمین_بگذار
مدتهاست یکی از دلایل علاقه زیادم به کتاب، زیستن در ماجراها و تجربیات گوناگون بوده است. اما این کتاب عجیب‌ترین تجربه‌ای بود که این چند روز در آن غوطه‌ور شدم.

جانی، راوی کتاب، پسری جوان از آمریکاست که در جنگ جهانی اول مجروح شده است. او دستها، پاها، شنوایی، بینایی، بویایی و حتی توان خوردن را از دست داده است. جوانی ۲۰ ساله که از اوج توانمندی تبدیل به جنینی شده است که با لوله‌ای نفس می‌کشد و با لوله دیگری تغذیه می‌کند.

تا به حال به این فکر کرده‌اید که در چنین حالتی باید چه کرد؟ چه افکاری در ذهن انسان پدید می‌آید؟ چطور می‌تواند خودش را از تاریکی مطلق رهایی بخشد؟ 

این کتاب عجیب‌ترین داستانی بود که تا به حال خوانده‌ام. عجیب و خلاقانه. نمی‌دانم دالتون ترامبو، نویسنده کتاب، چطور چنین چیزهایی را تصور یا تجربه کرده است. اما به خوبی توانسته در این کتاب احساسات چنین فردی را به مخاطب منتقل کند و تمام فریادش بر سر جنگ‌طلبان را در لابلای افکار جانی، جای بدهد.

خواندن این کتاب را به تمام افراد بزرگسال توصیه می‌کنم.

      
595

41

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.