یادداشت sogand

        **«ناتوان»: در بازی عشق و قدرت، بقا تنها یک رویاست**

در دنیای مسحورکننده‌ی «ناتوان»، نوشته‌ی لورن رابرتس و نشر داهی، سرنوشت «پیدین»، دختر زاغه‌نشین ایلیا، با تار و پود جادو، عشق و قدرت گره خورده است. او که با پنهان کردن راز ناتوانی‌اش در میان ساحران روزگار می‌گذراند، ناخواسته ناجی «کای»، پسر فرمانروا می‌شود؛ کسی که قرار است روزی مجری بی‌رحم قانون در ایلیا باشد. این نجات، نه تنها مسیر زندگی پیدین را تغییر می‌دهد، بلکه جرقه‌های عشقی ممنوعه را در دل‌هایشان شعله‌ور می‌سازد.
تقدیر، پیدین را به قصر می‌کشاند، جایی که مسابقات پاکسازی، آزمونی مرگبار برای اثبات شایستگی جادوگران برگزار می‌شود. او که برای بقا و شاید هدفی والاتر وارد این میدان خونین شده، ناگهان خود را در گردابی از احساسات متضاد می‌یابد. «کای»، با تمام خشونت ظاهری‌اش، قلبی دارد که برای پیدین می‌تپد، و این عشق، هر دو را در معرض خطر قرار می‌دهد. اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود! «کیت»، برادر بزرگ‌تر و خوش‌قلب‌تر کای نیز دل به پیدین می‌بازد، و این مثلث عشقی، آتش رقابت و حسادت را در قصر شعله‌ور می‌کند.
پیدین در این میان، نه تنها باید برای زنده ماندن در مسابقات پاکسازی تلاش کند، بلکه باید با احساسات پیچیده‌اش نسبت به کای و کیت نیز دست و پنجه نرم کند. او که روزی تنها دختری ناتوان در زاغه‌ها بود، حالا به مهره‌ای کلیدی در بازی قدرت ایلیا تبدیل شده است. آیا پیدین می‌تواند از این مسابقات جان سالم به در ببرد؟ آیا عشق او به کای، بر موانع طبقاتی و خطرات سیاسی غلبه خواهد کرد؟ و آیا اصلاً او قادر خواهد بود راز ناتوانی‌اش را تا ابد پنهان نگه دارد؟
«ناتوان»، داستانی است درباره‌ی قدرت عشق، شجاعت در برابر ناملایمات و بقا در دنیایی که هیچ چیز آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست. این کتاب، دعوتی است برای غرق شدن در دنیایی پر از جادو، دسیسه و احساساتی که قلب را به تپش وا می‌دارند.