یادداشت مریم محسنیزاده
1404/1/20
جلد دوم "مدام" با موضوع سفر هست. عکسهای این جلد بسیار چشمنواز هستند و با نگاه هنرمندانهای انتخاب شدند. مجله شامل سه بخش واقعیت، خيال و روبهرو است. در بخش واقعیت، روایت "سفر آخرت" با قلمی طنز دربارهٔ تأمل در وادی مرگ است. نویسنده به واسطهٔ تحول درونی و نگرش متفاوتی که نسبت به این سفر پیدا میکند، به خواننده هم تلنگر میزند. متن جذابی که تا مدتی ذهن خواننده را درگیر مسئلهٔ روایت میکند. "بازی دوسربُرد" ایدهٔ جذابی برای سفر و دایرهٔ تجربهزیسته به مخاطبِ کنجکاو میدهد. اما نویسنده به سادهترین شکل ممکن، متنی شبیه یادداشتِ وبلاگی ارائه داده که بیشتر خواننده را یاد انشائی میاندازد که از مزایایِ تنهایی سفر کردن میگوید. روایت "آخه بوسنی؟" قلم دوستداشتنی و شیرینی دارد. این کِشش نه تنها در زبان که در شروع، پایان، سِیر روایت سفر، دیالوگ جذاب بین مادر و دختر و موتیفِ معنابخشی که عنوان متن میشود، به چشم میخورد. نویسنده تعابیر جالبی به کار میبرد و از سفرش به بوسنی میگوید. از دیگر جذابیتهای متن، بیان کردن تجربیات شخصی نویسنده از سفر است که آن را با سایر سفرنامههایی که خواننده از بوسنی و مراسم مارش میرا خوانده، متفاوت میکند. متن "روزهای اصفهان" دست خواننده را میگیرد و به میدان نقشجهان میبرد. از حال و هوای نوروزی سفر و گشتگذار در شهر میگوید و خوانندهٔ به اصفهان سفرْنکرده را هوایی میکند. اما پایان خوبی ندارد. (پ.ن: همین الان که داشتم این یادداشت کوتاه را بر این متن مینوشتم و سرم در مجله بود، خیلی بیبرنامه در دلِ جاده، سر از اصفهان و چهارباغ درآوردیم؛ آن هم در غیرمحتملترین حالت ممکن که راننده آبش با اصفهان در یک جوی نمیرود! (با احترام و ارادت به همهٔ اصفهانیهای عزیز)) "کیسههای شنی" خوب نوشته شده بود، تهمایه طنز داشت ولی انسجام روایتش کم بود. در بخش خیال، داستانِ "زمزمههایی زیر گوش رمل"، "کالی" و "حسنیوسف در برمودا" قلم خوبی دارند. به لحاظ استخوانبندی و زبان داستانی هم "حسنیوسف در برمودا" و "کالی" در صدر هستند. "حسنیوسف در برمودا" ژانر سوررئالی دارد و دیالوگهای بین پسر و مادر باورپذیر و طنز به نظر میرسند. گفتگو با فرامرز پارسی که در بخش "روبهرو" آمده، از بهترین گفتگوهای مدام است؛ از آنهایی که دوست داری چندین بار بخوانی و با برخی جملاتش زندگی کنی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.