یادداشت محدثه محمدزاد

        انه هو اضحک و ابکی.

مردد بودم که چند خطی درباره‌ی این کتاب بنویسم یا نه. می‌نویسم چون هیچ یادداشتی تاکنون درباره‌‌اش نوشته نشده‌است و حیف است!

دو ویژگی که به دلقک، شیرینی قصه‌ها را بخشیده‌است:
۱. این رمان، قهرمان دارد! بله؛ دلقک قهرمان است -به‌نظرم-. اگر موافق نیستید، رجوع کنید به صفحات اجرای نمایش شنل گوگول و صفحات فال‌گیری دلقک و.. . بر جملات صریح کتاب توجه کنید که خانم حدادی بر غیرعادی‌بودن و نیروهای خاص داشتن دلقک تصریح می‌کند. و این یعنی هم برتری نسبت‌به دیگر انسان‌ها و هم برتری نسبت‌به طبیعت اطراف.
۲. تغییر قابل توجه نگار..

و چند خط پراکنده:
●شخصیت‌ها به‌خوبی پرداخته شده‌اند.
●به قول نیما کتاب "هارمونی" دارد! و حتی می‌شود جمله‌ی آخر کتاب را محوری دانست که این انسجام حول آن شکل گرفته‌است. (جمله‌ی آخر: خدایا، خوش‌حالی رو به همه برگردون!)
●فکر می‌کنم دلقک می‌خواهد متناظر شنل گوگول باشد، با اغراق و فضای نیمه‌ترسناک-نیمه‌جادویی و انتقاد اجتماعی. و هست هم!
●سرعت پیش‌رفت روایت ابتدا کند و تاحدی حوصله‌سربر هست، اما ضرب می‌گیرد و درنهایت شاهد پایان خوشِ -هول‌هولکی!- هستیم. کاشکی سرعت، تنظیم‌شده‌تر بود.. هنگام رانندگی، به تابلوهای سرعت مجاز توجه داشته‌باشیم. والا:)
●یکی دو جا (یا بیش‌تر) سمت نصیحت‌گویی می‌لغزید که ای کاش این مواردِ اندک هم نبودند.

حرف آخر:
کتاب پُری هست واقعا! من که خیلی حال کردم  و خیلی هم "باریکلا" گفتم به نویسنده‌اش!
      
5

25

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.