یادداشت

نبرد حق و باطل
        اتفاقات غزه که رخ داد به خودم آمدم. شک شده بودم مثل هر انسان دیگری. باز هم برای آرامش به کتاب پناه آوردم. اما دلم میخواست این دفعه کتابی را بخوانم که بی ربط به اتفاقات نباشد.
کتابخانه را کمی وارسی کردم. مشغول گشتن بودم که چشمم به کتاب شهید مطهری افتاد. راستش را بگویم دلم برای کتاب های استاد تنگ شده بود. یک سالی میشد که دیگر کتابی از ایشان نخوانده بودم. عنوان کتاب را که دیدم مطمئن شدم برای خواندن آن.
وقتی مطالعه اش را شروع کردم هرروز بیشتر مطمئن میشدم در انتخابم و البته افسوسی دنبالم بود که چرا زودتر این کتاب را نخواندم.
گاهی باید مسائل را ریشه ای تر پیگیری کنیم. گاهی باید به سراغ مبانی بریم. و خوشحالم که در این روزها و همزمان با این اتفاقات این کتاب را خواندم.
درست است که تمام جملات کتاب برایم درس و معرفت داشت اما چند نکته را خلاصه از کتاب اینجا مینویسم که در این ایام آرامشبخش دلم بود:

خداوند در آیات ۱۶ تا ۱۸ سوره انبیاء میفرمایند حق همچون گلوله ای به سمت باطل پرتاب میشود و مغز باطل را خرد میکند. یعنی باطل از بین رفتنی است. قرآن در جنگ حق و باطل خوشبینانه نگاه میکند و می گوید: این نمود باطل شما را نترساند، این فراگیری باطل شما را مایوس نکند زیرا سرانجام حق پیروز است. 

همچنین در آیه ۱۳۹ سوره آل عمران بیان میکند: از کمی خودتان و زیادی آن ها بیم نداشته باشید، از مال فراوانشان که ثروتهای دنیا را انباشته اند ترس نداشته باشید، از اسلحه و زور فراوانشان نترسید، فقط محهز به ایمان و حقیقت باشید، مومن واقعی باشید. اگر چنین شدید پیروزی از آن شماست.

امام علی در خطبه ی ۵۰ نهج البلاغه می فرماید: همانا آغاز فتنه ها و نابسامانی ها هوای نفسانی است که منبع واقع می شوند. یعنی انسان هایی تحت تاثیر هوای نفسانی خودشان قرار میگیرند و بعد به جای اینکه خدا را پرستش کنند هواهای نفسانی را پرستش می کنند و دنبال خواسته هایشان می روند.

کتاب قابل تاملی بود. با هر جمله اش به فکر فرو رفتم و افسوس خوردم که چرا قرآن را بهتر نخواندم. چرا به جملات و آیاتش توجه بیشتری نکردم. هریک از معانی آیات قرآن که در کتاب استاد بیان شده بود را که میخواندم بیشتر به این مسئله می رسیدم که واقعا قرآن مایه ی آرامش است و من چقدر از آن دورم . چقدر در نزد من مهجور است…
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.