یادداشت ✨️Lilac ✨️

مدرسه شبانه
        اولین باری که اسم این کتاب رو شنیدم از زبون کسی بود که سلطان کتاب‌خوانی می‌دونستمش پس بعدها که این کتاب رو تو نمایشگاه دیدم بی‌هیچ درنگی خریدم 
اما ناگفته نماند که بعد خریدش نظرات خوب و بد زیادی دربارش شنیدم که گاها از خوندنش منصرف و برعکس گاهی مشتاقم کرد
خلاصه به همت یکی از دوره‌هایی که برگزار شد خوندن این کتاب رو شروع کردم و همین چند وقت پیش به پایان رسوندم

داستان توی فضای انقلاب رقم می‌خوره و درباره‌ی یه گروه از دانش‌آموزان یه مدرسه‌‌ است که ناظم بهشون ماموریت میده پخش‌کننده‌ی اعلامیه‌ها رو پیدا کنن
اینکه تو این راه چه اتفاقاتی براشون میوفته و قاطی چه ماجراهایی میشن رو می‌تونین خودتون بخونین :)
 
☀️ روایت به صورت اول شخص جمع بود چیزی که تا به حال تجربه‌اش نکرده بودم. اول ارتباط‌گیری سخت بود اما در ادامه خیلی ازش خوشم اومد
☀️ فکر می‌کنم به خوبی تونست دنیای خیال و واقعیت رو باهم تلفیق کنه و در نهایت هم به اهداف تربیتی و عقیدتی‌ای که می‌خواست رسید
☀️ توصیفات برای درک محیط خارق‌العاده و موجودات خیالی کافی بود 
☀️اینکه از نماد افراد شاخص نام برد اما اسمی ازشون برده نشد هم نکته‌ی جالبی بود

🌙 می‌تونم بگم درک مفاهیم عرفانی ذکر شده کمی ثقیل بود و باید خیلی مغزت رو به کار می‌انداختی 😅
🌙 از اواسط کتاب به بعد تعلیق‌های که داشت مثل یه کلاف سردرگم بود و گاهی نمی‌دونستم به چه بازه‌ی زمانی‌ای از اتفاقات پرت شدم

باید بگم دلیل اینکه یکی از شخصیت‌ها درآخر خیلی برجسته شد برام قانع‌کننده بود و با اینکه انتهای داستان چیزی که فکر می‌کردم رقم نخورد اما واقعیت تلخه و باید پذیرفت که انتهای همه‌ی ماجراها اونطور که انتظار داریم پیش نمیره
      
30

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.