یادداشت سارا رحیمی

آب هرگز نمی میرد : خاطرات سردار حاج میرزا محمد سلگی فرمانده گردان حضرت اباالفضل (ع)، لشکر 32 انصارالحسین (ع)
        [شانزده از صد]

آب هرگز نمی‌میرد خاطرات میرزامحمد سلگی است.
از چالش‌برانگیزترین‌های امسال بود. از راوی بدم می‌آمد، با او قهر می‌کردم. غضب می‌کردم. نمی‌پذیرفتمش و بعضی جاها، کتاب را به کناری پرت می‌کردم.
به قول احسان عبدی‌پور، او در انکار ما بود و ما در انکار او.
سلگی زندگی‌اش با یکی مثل من خیلی فرق می‌کرد. نگاهش به خانواده، همسر، زندگی، جنگ، جهاد، حج و...
رفتارهایش با خانواده کفرم را بالا می‌آورد، نگاه شعاری و صورتی‌اش به جنگ و جانبازی خشمگینم می‌کرد و شورِ غیرهوشمندانه‌اش در تحلیل‌ها و رفتارهایش حالم را می‌گرفت.
به‌زور تمامش کردم، کمترجایی از کتاب متأثر شدم و صحنه‌های کمی از کتاب احتمالاً با من بماند.
اما باید می‌خواندمش.
این کتاب قطور، با همه‌ی سخت‌بودنش، این را برای من داشت که به فارسی سخت! بفهمم مرد لر کشاورززادهٔ روستایی بسیجی شبیه من فکر نمی‌کند و قرار هم نیست بکند.
خواندنش کمکم کرد، اگرچه کلافه و دورم، تلاش کنم بفهمم که کسی مثل او، با آن سبک زندگی، چه‌طور به مسائل نگاه می‌کند. به عبارت بهتر، یادم آورد مرکز عالم نیستم!
در کنار این قضاوت‌های شخصی من، حضور راوی در همه‌ی جنگ تحمیلی، نکته‌ی مثبتی بود. روایتی که از تفاوت‌های روحیه‌ی ارتشی و سپاهی دارد هم بانمک و خواندنی است.

آخر آخر هم دیدم این تیزر را از کتاب ساخته‌اند که واقعاً دیدنی است.

https://www.aparat.com/v/a86q43a


#کتاب_های_1403
      
34

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.