یه جمله توی یکی از داستانا داره خیلی جالبه:
"چند روز در عمرت هست که دوست داری تکرار شوند؟برای من، بیتردید، یکیشان آن روزی است که رسیدیم شاهمیلرزان."
اصلا روزهایی تو زندگیمون داریم که بخوایم تکرار بشن؟ اگر نداریم خیلی زندگیمون "متاسفانه" است.
آره… خیلی روزها و ثانیهها هست.
یکیش مثلاً اون روزی که نزدیکهای نماز صبح رسیدم راهآهن مشهد و پیاده تا حرم رفتم.
اون لحظه، نوای مناجات، تمام حرم رو سرشار کرده بود. گنبد و گلدسته عجیب میدرخشیدن.
خیلی اون لحظات زندگی جریان داشت.
دقیقتر اینکه اون لحظات جریان زندگی رو به چشم دیدم و الحمدلله
محمدشاهد چرخکار
7 روز پیش
2