یادداشت مرتضی اسکویی
1404/2/18
📚 طبل حلبی | گونتر گراس 📖 حجیم، تاریک، کابوسوار... و واقعاً بینظیر. این رمان غولآسا که برندهی نوبل ادبیات برای نویسندهش شد، یکی از عمیقترین و رادیکالترین روایتها از قرن بیستم اروپاست. راویاش، اسکار ماتسرات، کودکیه که تصمیم میگیره رشد نکنه و از دل این تصمیم، جهانی طنزآلود، ابسورد، و گاهی بهطرز دردناکی واقعی ساخته میشه. فضایی خلسهوار و پر از هذیان، جملاتی کشدار و گاهی گیجکننده، و شخصیتی که نه قهرمانه نه ضدقهرمان—بلکه فقط راوی بیاحساس یک فروپاشی جمعیه. بیدلبستگی اسکار به اطرافیان، بیعملی و حتی خیانتهاش، خواننده رو مجبور میکنه با خودش دربارهی مرز میان همدستی و بیتفاوتی فکر کنه. ✅ ریتم روایت عالیه و با وجود حجم بالا، خوندنش خستهکننده نیست—اما... ❌ متأسفانه ترجمهی سروش حبیبی تو چاپ نشر نیلوفر پر از اشکال تایپی و جملههای سنگین و آشفتهست که تجربهی خوندن رو سخت کرده. (برای من یکی، آخرین خرید از این ناشر بود.) در نهایت: اگر دنبال یک تجربهی سنگین، متفاوت، و کابوسوار از ادبیات مدرن هستی، طبل حلبی یه سفر فراموشنشدنیه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.