یادداشت
1403/3/24
داستان از شبی تابستانی شروع میشود. شبی که عبدالمطلب پس از دیدن خوابی عجیب هراسان توسط همسرش بیدار میشود. محمدرضا سرشار آرام و پر مغز راوی داستان پیامبر شده است. پیامبر را از قبل تولدش به مخاطب میشناساند و بعد روایت ولادت و بعد از آن داستانهایی از مهر و مهربانی پیامبر میگوید. از داستان ازدواج و سپس مبعث آن بزرگوار. روایات همینجا تمام نمیشود. نوبت به اسلام آوردن و سپس شکنجههای مسلمان میرسد و کوچ آنان به حبشه و در آخر ماجرای نجاشی و جلد اول تمام میشود. نثر بسار روان است از جذابیتهای کتاب این است مقداری داستان را راوی روایتگر است اوج ماجرا را خود شخصیت تعریف میکند. بسیار گیرا و جذاب
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.