یادداشت hanieh

hanieh

hanieh

1403/2/31

        خلاصه داستان به طور واضح نشون می‌ده که این داستان در مورد شخصیت اصلی، ارین، هست که عاشق جو، یک روح میشه. جو هنوز توی اتاق خوابی که ارین بعد از اسباب‌کشی خونوادگی‌شون به یه شهر ساحلی کوچیک، توش زندگی می‌کنه، حضور داره. ارین چند سال سخت رو پشت سر گذاشته و با مشکلات زیادی از جمله اعتماد به نفس پایین و خجالتی شدید دست‌و‌پنجه نرم می‌کنه. جو، روحی که توی اتاق ارین زندگی می‌کنه، هم با احساس گم‌گشتگی و غم دست‌و‌پنجه نرم می‌کنه. ارین خیلی زود احساس می‌کنه که عاشق جو شده. ارین همچنین با آشنا شدن با الی، برادر جو، بعد از یه برخورد توی مدرسه، اوضاع رو پیچیده می‌کنه.

باید صادق باشم، من به ارواح اعتقادی ندارم و هیچ‌وقت هم سراغ کتاب‌هایی با این موضوع نمی‌رم. با این حال، یه نسخه پیش از انتشار از ناشر دریافت کردم و خلاصه داستان جالب به نظر می‌رسید، پس تصمیم گرفتم امتحانش کنم. شخصیت اصلی، ارین، رو دوست داشتم و اون رو دوست‌داشتنی پیدا کردم، شاید به خاطر این‌که درون‌گرا بود. اون با جو ارتباط خوبی برقرار می‌کنه چون جو هم خیلی درون‌گراست. اما چیزی که واقعاً ازش خوشم نیومد، عاشق شدن ارین به یه روح بود. این‌که روح احساس غم و گم‌گشتگی داشته باشه و غیره. با این حال، کتاب به موضوعات حساس و مهمی مثل قلدری، غم و اندوه و سلامت روان اشاره می‌کنه. من واقعاً از پایان‌بندی کتاب خوشم اومد و در کل کتابی سرگرم‌کننده و جالب بود. اگه ژانر رمان نوجوانانه‌ی ماوراءالطبیعه رو دوست دارید، حتماً امتحانش کنید!

      
26

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.