یادداشت نرگس بانو
1404/5/26
کتاب فابل از همون صفحههای اولش منو غافلگیر کرد؛ پر از ماجرا، هیجان و دنیایی متفاوت که تا حالا کمتر تجربه کرده بودم. وقتی شروع کردم به خوندن، خیلی زود خودم رو وسط دریاها و کشتیها دیدم؛ جایی که هر لحظه پر از خطر و اتفاق تازهست. انگار واقعاً زندگی روی دریا رو تجربه میکردم، با تمام طوفانها، موجها و حتی زیباییهای خاص خودش. یکی از چیزهایی که برام خیلی جذاب بود، رابطهی عاشقانهی بین فابل و وست بود. عشقی آرام، اما پر از کشمکش و کشف، که در دل ماجراجوییها شکل گرفت. هر لحظهای که این دو نفر کنار هم بودن، قلبم تندتر میزد و بیشتر دلم میخواست بدونم سرنوشتشون به کجا میرسه. و اما پایان کتاب! پایانی پر از هیجان و غافلگیری بود؛ درست وقتی فکر میکردم همهچیز آروم میشه، اتفاقی افتاد که حسابی منو شوکه کرد و باعث شد تا مدتها بهش فکر کنم. اون پایان باز و نفسگیر باعث شد بیشتر از همیشه دلم بخواد سریعتر سراغ جلد بعدی برم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.