یادداشت میم صالحی فر

روزی که آموس بیمار شد
        یک کتاب باصفا و لطیف و ارام و مهربان و پر از دوستی با تصویرگری خلاقانه و عالی.
آموس، پیرمردی که در باغ وحش کار می کند و دوست حیوانات است، روزی بیمار میشود، تا اینجا داستان با متن همراه هست، در چند صفحه ای که دوستانش تصمیم میگیرند به دیدن اموس بروند و از او مراقبت کنند، صرفا عکس میبینیم، و بعد دوباره داستان با متن همراه می شود و هر کدام از حیوانات به نوعی مراودات اموس با خودشان رو در حق پیرمرد جبران می کنند و اخر سر همه کنار اموس می خوابند تا فردا به محل کار اموس که همان باغ وحش است برگردند.
طیف رنگ تصاویر کتاب شاد نیست و ما توی هر صفحه به غیر از سیاه و سفید سه رنگ از بین سبز،ابی،زرد و نارنجی رو میبینیم و هرجا نقطه حاشیه ای پررنگی! از داستان بوده با رنگ قرمز مشخص شده.
هوای هم رو داشتن، همراهی های متفاوت متناسب با دوست، پذیرفتن ضعف های طرف مقابل و بودن در کنارش و نادیده گرفتن ضعف هاش با صبر و حوصله رو می تونیم  از موضوعات کتاب بدونیم، شاید بهتر باشه بگیم موضوع کتاب اینه که "چجوری میشه دوست خیلی خوبی برای هم باشیم".
(جلد کتاب هم انتشارات امیرکبیر یه سانسورکی کردن!)

https://taaghche.com/book/87360/%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%B7%D8%B1%D9%81%D9%87
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.