یادداشت
1402/10/11
درد همیشه راه را نشان میدهد..... زیبایی کتاب از عنوان کتاب پیداست کتاب مذکور هجده بیت اول مثنوی را با تفسیر بیان میکند.و بر ما میآموزد که چگونه با درد ها کنار بیایم و برای رسیدن به بلوغ باید انتظار بکشیم. همانطور که شاخه نی برای اینکه تبدیل به ساز شود یک سال انتظار میکشد یا مولانا که در راه بلوغ در انتظار شمس نشسته بود.. سوختن مولانا از نبود شمس در اشعار اون نیز احساس میشود. الا ای جان قدس آخر به سوی من نمی آیی. همواره جان به تن آید تو سوی تن نمی آیی. بدم دامن کشان تا تو ز من دامن کشیدستی. ز اشک خون همی ریزم در این دامن نمی آیی. . . . .ز عشق شمس تبریزی چو موسی گفته ام آرنی. ز سوی طور تبریزی چرا چون لن نمی آیی.. (غزل شماره ۲۵۶۰دیوان شمس) برای دوست داران مولانا پیشنهاد میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.