یادداشت ملیکا اجابتی
6 روز پیش
فهرست کتاب، داستانی از تنهایی، غم فقدان، دوستی، تعلق، محبت، زندگی و البته کتابهاست. داستان از منظر دو شخصیت یعنی موکش و آلیشیا در لندن روایت میشود. موکش پیرمردی کنیایی که سالهاست به انگلیس مهاجرت کرده و دوسالی است که همسر کتابدوستش، ننا را در اثر سرطان از دست داده است. او سه دختر دارد که بعد از فوت همسرش خیلی مراقبش هستند. آلیشیا دختر نوجوانی که با برادر بزرگترش، ایدن و مادری که افسردگی دارد در خانهای پر از غم و وحشت زندگی میکند. او به تازگی در تعطیلات تابستان به پیشنهاد برادرش و از روی بیمیلی در کتابخانه به عنوان کتابدار شروع به کار کرده است. داستان حول زندگی این دو شخصیت، اتفاقاتش و آشنایی و دوستی عجیبشان در کتابخانه میچرخد. آلیشای کتابداری که هیچ از کتابها نمیداند و پیرمردی که برای خارج شدن از حاشیهی امنش، برای اولین بار پا به کتابخانه میگذارد. و فهرست کتابی که آلیشیا به طور اتفاقی پیدا میکند. حسی او را به سمت کتابهای این فهرست میکشد. همزمان با خواندن کتابها، آنها را به موکش معرفی میکند که باعث میشود آنها بدون آنکه وجه اشتراکی داشته باشند، دنیایی مشترک بیابند و سفرهی دلشان را پیش یکدیگر باز کنند. دوستیای که فکرش را هم نمیکردند. فهرست کتاب از آن داستانهاییست که از جادوی کتابها حرف میزند. از این اشیای بیجان و کارهایی که از دستشان بر میآید. چه آدمها که از ورطه نابودی نجات یافتند و چه آدمهایی که به واسطهی کتابها به هم نزدیک شدند. در کنار همهی اینها، تا به حال کتابی که در آن از اصطلاحات زبان هندی، فرهنگ و جشنهایشان در معبد و یا غذاهایشان نخوانده بودم و این موضوع برایم جدید و جالب توجه بود. با وجود کشش داستان، همانطور که گفتم این کتاب جز کتابهای راحتخوان محسوب میشود و به طور کل میتوان موضوعش را کمی کلیشهای دانست. همچنین در برخی قسمتها اشکالات نگارشی دیده میشد که از نشر میلکان انتظار نمیرفت. در مجموع این کتاب را به دوستداران کتاب و کتابخانه، افرادی که با غم فقدان دست و پنجه نرم میکنند و علاقهمندانِ ادبیات داستانی، پیشنهاد میکنم. احتمالا میتوانید از این کتاب در استراحتهای عصرگاهی در کنار نوشیدن چای، لذت ببرید.
(0/1000)
مصطفی رفعت
5 روز پیش
1