یادداشت مسیح ریحانی
1403/12/23
کتاب در تابستان ۰۳ توسط «نشر چشمه» با عنوان «تراموا» با ترجمهای از «محمدمهدی شجاعی» به طبع رسیده است. 📚 از متن کتاب: «آری، صورتش از وقتی بیماری به او حملهور شده بود، آن بیماری که لاجرم بر او غلبه میکرد، گویی مانند استتار جانوران (یا عشوهای مرگبار) آرامآرام لاغر شده بود، اول فقط نحیف شده بود، بعد گود افتاده بود، کمکم پژمرده بود...» کتاب حاضر آخرین اثری است که نویسنده قلم به نگاشتناش قبل از مرگ برداشته است و همینطور مطابق نظر منتقدان یکی از آثار خاص و برجستهی این نویسندهی برندهی جایزهی نوبل ادبیات به شمار میرود. همانطور که در پشت جلد کتاب هم آمده است: منبع الهام بیشتر نوشتههای سیمون زندگی خود اوست و دغدغهی اصلیاش درک و دریافت آدمی از مفهوم زمان؛ به همین دلیل شاید بشود سبک و سیاقش را نزدیک به نویسندهی نامدار فرانسوی یعنی مارسل پروست دانست. در «تراموا» نویسنده با الهام گرفتن از دوران کودکی (گذشته) و کهنسالی (حال) خود، روایتی متفاوت از سیر زمان به خواننده ارائه میدهد. کتاب از روایتی غیرخطی و پازلگونه بهره میگیرد و مجموعهای از خاطرات و اندیشهها را از دوران کودکی تا بزرگسالی روایت میکند. این تکههای پازل توسط نخ نامرئی یک «تراموا» که نویسنده در کودکی در شهر پرپینیان با آن سفر میکرده است، به هم متصل میشوند. نویسنده با هنرمندی از «تراموا» به عنوان نمادی از حرکت و گذر زمان، برای پیوند اندیشهها و تصاویر ذهنی خود (از گذشته تا حال) استفاده میکند. 📚 از متن کتاب: «شاید تاثیر تب بود که چنین به نظرم میرسید، میان دنیای خارج و من گویی پردهای قرار داده بود (به همان اندازه قدرت بینایی مرا تغییر داده بود).» همانطور که پیشتر اشاره شد، در این کتاب شاهد برهههای مختلفی از زندگی راوی هستیم بطوریکه در ابتدا راوی را کودکی مییابیم که برای رسیدن به مدرسه از خانه و برعکس، سوار تراموا میشود و در خانه با مادر محتضرش روبرو میشود؛ در حالیکه در ادامه راوی مرد سن و سال داری است که خود روی تختی در بخش ترانزیت یک بیمارستان حضور دارد. یکی از نقاط قوت این اثر را میتوان در توجه به جزئیات حسی و اتفاقات روزمره با پرهیز از کلیشهگویی یافت. جزئیاتی مانند: صدای تراموا، مناظر بیرون و حتی بوی خاص فضاهای مختلفی که همگی در خاطرات نویسنده نقش دارند و به زیبایی توصیف و بیان شدهاند. گویی «کلود سیمون» کوشیده است تا با ارائهی این تصاویر، تلنگری به خواننده در عصر پرشتاب کنونی بزند که از کنار اتفاقات جزیی روزمره نیز به سادگی و بیتامل نگذرد!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.