یادداشت مریم پیروی

        ابتدای کتاب، نوشته‌ای یادگاری از یکی از دوستان قدیمم هست. تاریخی که در انتهای یادداشتش نوشته است، تولدم در سال ۹۸ را نشان می‌دهد. ۷ مهر ۹۸. زمانی که همه چیز فرق داشت و شاید بسیار بهتر بود. زمانی که این حجم از زخم در قلبم و این همه جای خالی درونم نبود. زمانی که همین کتاب را پشت نیمکت‌های دبیرستان با دوستی که حالا دشمنم شده است، میخواندیم و کیف می‌کردیم. زمانی که هنوز با واقعیت‌های تلخ زندگی مواجه نشده بودم. زمانی که هنوز تنم کنکور کثیف را لمس نکرده بود و غرق در المپیاد بود.
هر کتاب برایم خاطره‌ای‌ست که در کتابخانه‌ام می‌چینم. اما این کتاب، چیزی فراتر از خاطره بود. چیزی شبیه به حسرت... چیزی شبیه به بغض... .
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.