یادداشت سید محمد بهروزنژاد
1401/10/20
"به نام خداوند" دسامبر در تلفظِ روسی می شود : دکابر و دسامبریست ها می شوند دکابریست ها. الکساندر اول پسر نداشت و بعد از مرگش در سال 1825 کنستانتین که برادرکوچک او بود از قبول سلطنت خودداری کرد اما علناً برادر کوچکترش نیکلای را تزار نخواند ( نمی دانم چرا !) و این مسئله باعث یک دوگانگی بین نیروهای نظامی شد. این وضعیت دوهفته طول کشید . این وضع ناپایدار بهانه خوبی دست تعدادی از آزادی خواهان داد. یکِ دسامبر ، روزی که قرار بود نظامیان سوگند وفاداری به نیکلای یادکنند ، آزادی خواهان از سوگندخوردن امتناع کردند و سر به شورش برداشتند. این شورشِ ناموفق به قیام دکابریست ها معروف شد و به نقطه عطفی در تاریخ روسیه بدل شد. جرقه ای که منجر به انفجار 1917 شد. "دکابریست ها" بعد ها و در سالگرد پنجاه سالگی انقلاب روسیه(1967) نوشته شد و به اجرا درآمد. این نمایشنامه بیش از اینکه دنبال نشان دادن اقدامات دکابریست ها باشد ، به وجه فکریِ این قیام پرداخته ، طوری که جریانات روز شورش اصلا نمایش داده نمی شود و فقط از طریق بیانیه ی خشک و خالیِ حکومت به گوش مخاطب می رسد. پرده اول به بحث های اعضای انجمن بین خودشان و اختلاف نظر هایی که دارند می پردازد و نشان می دهد که آن ها هنوز بین خودشان به یک روش خاص قائل نیستند ، اما همه بر تغییر وضع موجود معتقدند و این چیزی ست که آن ها را کنار هم قرار داده . در پرده دوم ما شاهد بازجویی از اعضای دستگیر شده هستیم . در خلال بازجویی ها ما بیشتر با عقاید دکابریست ها آشنا می شویم و در عین حال بیشتر به تشتت و افتراقشان پی می بریم. به همین خاطر "دکابریست ها" یک نمایشنامه فکری و مستند است که کمتر لحظات هیجان انگیز دارد و بیشتر می خواهد مخاطب را به فکر وادارد. اهدافی که دکابریست ها برای قیامشان می گویند و وضعی که می خواهند تغییر دهند در عین اینکه مربوط به حکومت تزار است ، بر زمان نوشته شدن نمایشنامه هم قابل انطباق است . شاید اگر دکابریست ها زمان شوروی هم بودند قیام می کردند . چون چیزی که آن ها برایش قیام کرده بودند آرمانی بود که شوروی به آن نرسیده بود و چه بسا داشت بر عکس آن عمل می کرد. ریلیف : «آرزوی ما چه بود ؟ سلطنت مشروطه ، آزادی انتشار کتاب ، دادرسی های علنی ، امنیت فردی .آیا این آرزوی بدخواهان و اشرار است؟.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.