یادداشت علی
1403/12/6
مک دونا عادت داره تا با اخلاقیات بازی کنه، اما وقتی پای بچه ها در میونه چه اتفاقی قراره بیوفته؟ داستان کتاب از یک بازداشتگاه شروع میشه. دو بازرس به اسم های توپولسکی و آریل در حال بازپرسی از متهمی به نام کاتوریان ک. کاتوریان هستن. در خلال صحبت ها ما متوجه میشیم که کاتوریان یک نویسندهی داستان های کوتاهه ولی نه داستان کوتاه های عادی. داستان های کوتاهی که در اونها بچه ها مورد خشونت، پرخاش و حتی تعرض قرار میگیرن. اما خود کاتوریان این مسئله رو قبول نداره و معتقده که داستان هاش مشکلی ندارن و چیزی بجز یکسری اتفاقاتی که میافتن نیستن. مشکل از جایی شروع میشه که چندین قتل اتفاق افتاده که دقیقا با چندتا از داستان های کاتوریان، مطابقت دارن. یه بچه با خوردن سیب هایی که توش تیغ جاسازی شده مرده، یکی دیگه انگشت های پاش قطع شده و سومین بچه که دخترکی لال و یهودیه، گم شده و از نظر پلیس در معرض خطره. کاتوریان متهم اصلی این اتفاقاته اما اون هم مشکلات خودش رو داره.انگار نویسندگی دائمی و رد شدن داستان هاش و نگهداری از برادرش که معلول ذهنیه، براش به اندازه کافی مشکل ایجاد نکرده و حالا باید جنایت های یک قاتل رو هم به لیست مشکلاتش اضافه کنه. از اونجا که کتاب کوتاهه، پیگیری ادامه داستان رو به خودتون میسپارم. فقط در مورد کار مک دونا در این اثر باید اضافه کنم که ما با دو طیف مختلف سلامت روان در این اثر طرفیم. در یک طرف قربانی کودک آزاری ایستاده و در سمت دیگه، کودک آزار. مک دونا این بار دست روی تابوی سنگینی گذاشته و به نظرم با توضیحاتی که در مورد پس زمینهی شکل گیری شخصیت کاتوریان و برادرش انجام میده، از پس توجیه خلق این شخصیت ها بر اومده. این کتاب خیلی روان و سریعه و تقریبا میشه یکروزه خوندش. از طرفی به نظرم میتونه در کنار کتاب ملکه زیبایی لینین، شروع خوبی برای خوندن آثار مک دونا باشه. ۳۱۵ مرد بالشی مارتین مک دونا ترجمهی امیر امجد نشر نیلا نمره : ۴.۵/۵
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.