یادداشت شراره
1402/2/13
3.9
10
خیلی از خواندنش لذت بردم...تمام آنچه در این کتاب هست را میدونیم اما خواندنش به شکلی شاعرانه و لطیف باعث روشنی افکار میشه... خواندن یک کتاب دینی به سبک شاعرانه بود...والبته صاف و مستقیم و بدون نیاز به تفسیر... بخش های از کتاب: به هم عشق بورزید اما از عشق بند مسازید بهتر آن است عشق دریایی باشد مواج و دو ساحل وجود شما را بهم بپیوندد...جام یکدیگر را پر کنید اما هرگز از یک جام ننوشید با هم آواز بخوانید و برقصید و شادمانی کنید اما تنهایی را از هم مستانید همان گونه که تارهای چنگ تنها هستند گرچه به یک آهنگ مترنمند... فرزند: آنها از بستر رودخانه شما میگذرند و به دریای زندگی میریزند اما از سرچشمه شما جاری نمیشوند گرچه با شمایند اما به شما تعلق ندارند...میتوانید دوستشان بدارید اما نمیتوانید اندیشه های خود را در ظرف ذهنشان بریزی زیرا آنها آفرینندگان اندیشه های خویشند...میتوانید تن هاشان را در خانه نگهدارید اما روحشان را هرگز... جنایات و مکافات: خوبان نیز در شرارت اشرار نقشی دارند و آنان که دستشان از گناه پاک است نیک بنگرند دستشان به گناه گناهکار آلوده است... هرگز نمیتوانید درستان را از نادرستان به دقت تمیز دهید و هرگز نخواهید توانست خوب و بد را از هم جدا کنید زیرا آنان دوشادوش هم در آفتاب ایستادهاند... قانون: شما میتوانید آواز دهل را خاموش کنید میتوانید سیم های چنگ را پاره کنید اما چه کسی میتواند چکاوک را از خواندن باز دارد... معنای آزادی: اگر خواهان سرنگونی فرمانروایی خودکامهاید نخست تخت فرمانروای خودکامه درون خویش را واژگون سازید
12
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.