یادداشت کتاب‌فام

        ۸۱ صفحه در ۱ ساعت و ۱۸ دقیقه.
‌
سومین روایت از Bloodlands Collection، «قتل روی عرشه» است و این‌بار «شِکتِر» به پرونده‌ای به سال ۱۸۶۰ برمی‌گردد و همین خوشه‌چینی‌ها از مدارک پراکنده از پرونده‌ای چنان دور، تبهّر و مهارت این وقایع‌نگار جنایی را نشان می‌دهد و البته قدرت قلمش را در لغزاندن این جزئیات در قالب یک کلیّت لای جلد داستان.
‌
انتخاب، چیزی‌ست که به هر آن‌کس که در دنیای آدمیان از سلامت عقل برخوردار است، داده شده است و این انتخاب، دامنه و محدوده هم نمی‌شناسد. هرچیزی که در پیش روی قرار بگیرد، آدمی می‌تواند انتخاب کند که کدامین نسخه از "منِ" خویش را عیان سازد؛ مرز بین نیکی و شرّ، بسیار باریک است و «آلبرت دابلیو هیکس» معروف به «ویلیام جانسون» انتخاب کرد بدترین نسخه‌ی خودش باشد.
‌
صبح یکشنبه ۱۸ مارس ۱۸۶۰، کرجی E.A. Johnson مقصدش را به سمت پایین خلیج Staten Island آمریکا در پیش گرفت برای تجارت صدف در بحبوحه‌ی جریان سیری‌ناپذیری مردم منهتن برای خوراک صدف. چهار نفر سوار بر این کرجی بودند: دو برادر جوان به‌عنوان خدمه، ناخدای کرجی و «هیکس» که بعدها به «هیکس: دزد دریایی» یا «هیکسِ تبر به دست» معروف شد که به طمع پولی که ناخدا برای تجارت صدف به همراه داشت خودش را به‌عنوان معاون ناخدای کرجی همراه این سفر کرد. برای ناخدا و دو خدمه‌ی دیگر، سفر، سفری بدون بازگشت بود چرا که تنشان با تبر «هیکس» آشنا شد و پلیس با تحقیقاتش در کرجی با چنان صحنه‌ی هولناکی روبه‌رو شد که برایشان بی‌سابقه بود؛ از سقف اتاقک کرجی تا روی عرشه جایی بدون ردّ غلیظ خون باقی نمانده بود.
‌
در نهایت وقتی پلیس پرسان‌پرسان ردّ «هیکس» را می‌زند و دستگیرش می‌کند، خونسردی و بی‌تفاوتی این قاتل مخوف نه تنها پلیس، که خواننده را هم به شک می‌اندازد که نکند قرار است قاتل دیگری از لای اوراق کتاب سر بر بیاورد! اما حقیقت این است که "کار نیکو کردن از پُر کردن است" و وقتی در نهایت «هیکس» را در یک دادگاه محاکمه کردند و عاقبت لب به اعتراف گشود و پرده از سابقه‌ی خود با بیش از یکصد قتل اعم از مرد و زن و کودک گشود، باور می‌کنی که نه، ظاهرن قاتل پیدا شده است.
از همان ابتدای امر بر خواننده (تقریبن) مسجّل است که قاتل پرونده کیست اما این جزئیات بی‌شمار این کتاب کوتاه است که با بصیرت «شِکتِر» چنان با درایت در کنار هم چیده می‌شوند که کتاب را بسیار خواندنی می‌کنند. این روایت هم همانند دو روایت قبلی، یک وعده برای خواندن بیش‌تر نمی‌طلبد اما دنبال کردن جزئیاتش، تمرکز بسیار می‌خواهد.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.