یادداشت بابک فروغی
1404/5/5
یک. خوانش مدتها بود که "ردپای نور" تو برنامهام بود و وارد صف "برای خوندن" شده بود، اما فرصت نشده بود سراغش برم و جای مشخصی توی صف نداشت و جاش توی این صف مدام عقب و جلو میشد. این دو سه ماه اخیر هم که یه زخم قدیمی سر باز کرده بود و حالم خوش نبود و به تبعش کتاب خوندنم هم بینظم و بیترتیب و بهشدت کمفروغ بود... با شروع محرم، حماسهی حسینی رو شروع کرده بودم و داشتم میخوندمش که آرش صدام کرد و این کتاب رو امانت داد بهم و گفت: برو باهاش حال کن، کلی قراره لذت ببری ازش! و بله، اگه منو میشناسید احتمالاً درست حدس زدید که این کتاب اومد و برنامه رو به هم ریخت و سه چهار روزه خوندمش و... دو. عین.صاد عین.صاد رو قبل از این کتاب هم میشناختم و فضای کتاب برام فضای غریبی نبود. اصلاً یکی از دلایلی که این کتاب رو خوندم، این بود که بیشتر با شخصیت واقعیش آشنا بشم که در مورد عین.صاد همهی رفتارها و نشست و برخاستهاش عین کتابهاشه. تجربهی این کار رو در مورد نویسندههای دیگهای هم داشتم و میدونستم این کار باعث میشه با کتابای نویسنده بیشتر و بهتر ارتباط بگیرم. عین.صاد شخصیت کمنظیری در دوران ماست و واقعاً اونطور که باید و شاید شناخته نشده. کتابهاش برای جوون مستأصل امروزی خیلی راهگشاست و جزء جدیای از برنامهی مطالعاتی من تو سالهایی که گذشت و سالهایی که میاد، بوده و هست. این کتاب هم تلاش کرده روایت دست اولی ارائه بده از برخورد و نشست و برخاست شاگردان نزدیک عین.صاد با ایشون. و چقدر این ارتباط ارزشمنده و خوش به حال کسایی که این شخصیت بزرگ رو درک کردند. سوال/موضوع مورد بررسی/فکر/غبطه/تقاضای کمک از خوانندگان این ریویو/...: عین.صاد زندهی الان (با ویژگیهایی که مد نظره) کیه؟ چطوری باید پیداش کنم و برم در محضرش و ازش یاد بگیرم اون چه که باید رو؟! سه. کتاب نویسنده خودش گفته که نویسنده نیست و دلایلش برای این روایت ارزشمند رو هم ذکر کرده که در واقع یک جور ادای دین بوده. پس نمیشه خیلی بهش ایراد جدیای وارد کرد، ولی کتاب نیاز به یه ویرایش جدی و یک بازنگری کلی تو بعضی از قسمتها و نحوهی روایتها داره. این کار قطعاً میتونه ارزش کتاب رو به مراتب بالاتر ببره، خصوصاً برای کسایی که کمتر با این شخصیت بزرگ آشنا هستند و بدون پیشداوری سراغ کتاب میان. چهار. تاثیر چه دغدغههای جدیای رو در من زنده کرد این کتاب؛ دغدغههایی که بعضیاشون داشتند کمرنگ میشدند و بعضی حتی فراموش! الهی شکر! ممنونم عین.صاد، ممنونم آقای ارسنجانی، ممنونم آرش. پنج. جلدهای دیگر کتاب دو جلد دیگه هم داره که جلد دومش در مورد ازدواج و نکات ازدواجی شیخ هست و موضوع جلد سومش رو نمیدونم! بخر... و بخون... شش. گودریدز خیلی دقیق نگشتم، ولی فکر کنم وضعیت کتاب توی قفسههای گودریدز خیلی مرتب نیست. یه نفر باید یه دستی به سر و روی این کتاب تو گودریدز بکشه، اسمش رو ویرایش کنه، اطلاعاتش رو تکمیل کنه، و جلدهای دیگهاش رو هم اضافه کنه. مشخصه که اون یه نفر میتونه خود من باشه و اینو اینجا نوشتم که فراموش نشه و شایدم یکی تو این کار از من سبقت گرفت! اضافات: یک. چه غبن بزرگی که این کتاب (و ایضاً شخصیت عین.صاد) اونطوری که باید مورد استفاده قرار نمیگیره! دو. من به عین.صاد نیاز دارم و هر چقدر بیشتر ازش و در موردش میخونم، این نیاز بیشتر میشه... باید خودم رو از نوشتههاش سیراب کنم! نمیدونم چی: خونهام به حدی کثیف شده بود که به نظرم میرسید تنها راه برای رهایی از این آشغالدونی اینه که آذر ماه قرارداد خونه رو تمدید نکنم و از این خونه برم و یه شروع بهتر تو خونهی جدید داشته باشم! :) عین.صاد [لااقل موقتاً و امیدوارم که بیشتر از موقتاً از اون فلاکت نجاتم داد!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.