یادداشت زهرا ساعدی
1404/4/7
اول اینکه به نظرم این کتاب داستان نیست و زندگینگاره است. نویسنده خاطرههای خودش و ماجراهایی که برای اطرافیانش اتفاق افتاده را تعریف میکند، البته در قصههای پایانی به مثنوی رجوع میکند و داستانهای مثنوی را دوباره تعریف میکند و درموردشان نظر میدهد. داستانهای اول کتاب را بیشتر از داستانهای آخر که پرویزی در آنها وعظ و خطابه میکرد و از مزایای درویشی و زندگی ساده میگفت دوست داشتم. در داستانهای اول بیشتر به زندگی جنوبیها بهخصوص شیرازیها پرداخته بود و از سادگی و صفای آنها گفته بود که به دل هم مینشست. در کل هم محور بسیاری از قصهها فقر و انسانهایی با روح بزرگ اما در شرایط بد بود که عاقبت خوبی نداشتند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.