یادداشت سید :)

سید :)

سید :)

1403/9/1

تور تورنتو: دانشجوی شهید حادثه پرواز اوکراین، امیرحسین قربانی
        بیشتر ِ وقتی که کتاب رو میخوندم ، سر کلاس دینی نشسته بودم .
خیلی سخت بود خوندنش جلوی بقیه ، معلم نگام میکرد و من  بغضم رو قورت میدادم . به معلم نگاه میکردم و پلک میزدم تا اشکم نریزه . نشد اونطوری که باید باهاش زندگی کنم و اشک بریزم ..
انگار قلب آدم با خوندنش شکاف بر می‌داره . چون قلب پدر امیر حسین هنوز این غمو نپذیرفته و داره واسه ما روایت می‌کنه .. چون هنوز داغش تازه‌ٔتازهه .. چون صدای گریه های مادرش وسط روایت پدر ، به گوش آدم میرسه .. چون بغض پدر و سکوتش بین صحبتا رو میشه دید . میشه با تک تکشون اشک ریخت . میشه یه مدت طولانی به یه جا خیره شد و چیزی نگفت . 
بأی ذنب قتلت 
بأی ذنب قتلت
بأی ذنب قتلت ........
درکش سنگینه ، هضمش دردناکه . منی که امیرحسینو نمی‌شناختم و باهاش زندگی نمیکردم هم نمیتونم بپذیرمش ؛ چه برسه به مادر و پدرش . خدا بهشون صبر بده :)
      
42

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.