یادداشت درسا احیا

برخورد تمدن ها سر آسانسوری در پیاتزا ویتوریو
        امتیاز دادن به این کتاب برای من سخت بود، چون بیش‌تر از انتظارم دوستش داشتم اما قطعا به این معنی نیست که این کتاب یک شاهکاره؛ اما چرا وقتی موقع نوشتن نظر و امتیازدهی که میشه این‌قدر سخت‌گیر میشم و حتما میخوام منطق حرف اول رو بزنه و نه احساس، مگه چیزی جز این مهمه که من از این کتاب لذت بردم و احساس خوبی داشتم؟

داستان کتاب در یک ساختمان و حول محور زندگی ساکنین آن در شهر رم می‌گذره، افرادی عجیب، متعصب، ملول یا افسرده همچون همه‌ی ما! از پرویز ایرانی پناهنده، افسرده و نامتعادل، تا ماریا کریستینا گونزالس، پرستار یک خانم سالمند که اگر تلویزیون خراب شود خودش را می‌کشد و حتی سینیور آمدئو که در واقع احمد از الجزایر بوده و حالا مظنون اصلی در قتل گلادیاتور، یکی دیگر از اعضای ساختمان است؛ در این ساختمان زندگی می‌کنند. آدم‌هایی که هر کدام وسواس فکری خودشون رو دارن و حالا، ماجرای قتل گلادیاتور رو به شکل‌های متفاوتی می‌بینن.

در این کتاب بیش‌تر از  خط داستانی با مضمون جنایی - پلیسی، چیزی که من رو به شدت جذب خودش کرد توصیفات به شدت انسانی از آدم‌هایی بود که هر کدوم به شکلی عجیب و دیوانه به نظر می‌رسند اما خیلی شبیه ما هستن.از همه مهم‌تر، مهاجرن و حالا با اختلافات فرهنگی و مشکلات نژادپرستی دست و پنجه نرم می‌کنن.هر کدوم گذشته‌ای عجیب رو پشت سر گذاشتن و حالا در پیاتزا ویتوریو به هم رسیدن…

پ.ن: 
با توجه به ارادت عجیبم به بهار کاتوزی، پیشنهاد می‌کنم کتاب رو به صورت صوتی با خوانش بهار کاتوزی گوش بدید؛ این رو یک فردی بهتون میگه که عاشق بوی کاغذه و کتاب رو فقط به شکل سنتی و فیزیکی دوست داره اما این کتاب به شکل صوتی یک مزه دیگه داره
      
6

30

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.